محققان اخیرا برای اولین بار نشان دادند که باورهای فرد در مورد مصرف نیکوتین، بر فعالیت مغز تأثیر میگذارد و اثری وابسته به دوز ایجاد میکند که قبلتر تصور میشد فقط با عوامل دارویی رخ میدهد.
به گزارش تکناک، این یافتهها علاوه بر ارائه توضیحی برای اینکه چرا افراد به یک دارو بهشکلی متفاوت پاسخ میدهند، نشان میدهد که درمانهای دارویی و غیردارویی را میتوان صرفاً با استفاده از قدرت باورهای انسانی بهینه کرد.
باورها یعنی چیزهایی که ما در مورد خود، دیگران و جهانی که در آن زندگی می کنیم، تصور میکنیم و می توانند به طور قابل توجهی بر رفتار و تصمیم گیری ما تأثیر بگذارند. با این حال تاکنون مکانیسمهای عصبی اینکه چگونه باورها بر رفتار تأثیر میگذارند، به خوبی درک نشدهاند. در یک مطالعه جدید و جالب، محققان بیمارستان Mount Sinai برای اولین بار نشان دادند که باورهای مرتبط با دارو می تواند بر فعالیت مغز و پاسخ های رفتاری آنها تأثیر بگذارد؛ چیزی مشابه اثرات وابسته به دوز که در داروها مشاهده می شود.
شیائوسی گو، نویسنده مسئول این مطالعه گفت: باورها میتوانند تأثیر قدرتمندی بر رفتار ما داشته باشند، اما تأثیرات آنها نادقیق تلقی میشوند و به ندرت با روشهای علوم اعصاب بررسی میشوند. ما تصمیم گرفتیم بررسی کنیم که آیا باورهای انسانی میتوانند فعالیتهای مغز را به شیوهای وابسته به دوز مشابه آنچه که داروها انجام میدهند، تعدیل کنند یا خیر، و در این بین به دقت بالایی در نحوه تأثیرگذاری باورها بر مغز انسان پی بردیم. این یافته میتواند برای ارتقای دانش ما در مورد نقش باورها در اعتیاد و همچنین طیف گستردهای از اختلالات و درمانهای آنها حیاتی باشد.
به شرکتکنندگان در مطالعه وابسته به مصرف نیکوتین گفته شد که قدرت نیکوتین سیگار الکترونیکی که میخواستند استفاده کنند کم، متوسط یا بالا بود، در حالی که در واقعیت، محتوای نیکوتین ثابت بود. پس از مصرف سیگار الکترونیکی، شرکتکنندگان تحت تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی (fMRI) قرار گرفتند و مشخص شد که یک تصمیمگیری انجام دادند که درگیر مدارهای عصبی تحت تأثیر نیکوتین است.
محققان به این نتیجه رسیدند که تالاموس که محل اتصال مهم در مغز برای نیکوتین است، پاسخ وابسته به دوز را به باور شرکتکنندگان در مورد قدرت نیکوتین نشان داد. هیچ ناحیه دیگری از مغز چنین پاسخی را نشان نداد، از جمله ناحیه مخطط که ناحیه ای است که در تصمیم گیری و شکل گیری عادت نقش دارد. محققان می گویند این یافته شواهد قانع کننده را برای حمایت از رابطه بین باورهای ذهنی و تأثیر یک ماده شیمیایی بر مغز ارائه می دهد؛ تأثیری که قبلاً تصور می شد فقط در مورد عوامل دارویی اعمال می شود.
همچنین محققان به افزایش اتصال عملکردی بین تالاموس و قشر پیش پیشانی-شکمی (vmPFC) اشاره کردند که در تصمیمگیری مرتبط با پاداش نقش دارد.
گو گفت: یافته های ما توضیحی مکانیکی برای تغییرات شناخته شده در پاسخ های فردی به داروها ارائه می دهد و نشان می دهد که باورهای ذهنی می تواند هدف مستقیمی برای درمان اختلالات مصرف مواد باشد. آنها همچنین میتوانند درک ما از نحوه عملکرد مداخلات شناختی مانند رواندرمانی در سطح عصببیولوژیکی را به طور کلی به منظور طیف گستردهای از شرایط روانی فراتر از اعتیاد ارتقا دهند.
این پژوهش پتانسیل بهبود واکنش بیماران به داروها را دارد.
گو گفت: یافتهها مبنی بر اینکه باورهای انسان در مورد داروها چنین نقش محوری را ایفا میکند، نشان میدهد که ما میتوانیم به طور موثر پاسخ بیماران به درمانهای دارویی را با استفاده از این باورها افزایش دهیم.
محققان مشتاقند ببینند باور چه تأثیری بر موادی غیر از نیکوتین دارد.
گو گفت: ما علاقه مندیم اثرات باورها را بر روی مواد مخدر فراتر از نیکوتین آزمایش کنیم که شامل مواد اعتیادآور مانند حشیش و الکل و عوامل درمانی مانند داروهای ضد افسردگی و روانگردان ها است. برای مثال بررسی اینکه چگونه قدرت یک دارو ممکن است بر تأثیر باورهای مربوط به مواد مخدر بر مغز و رفتار تأثیر بگذارد و تأثیر آن باورها چقدر طولانی مدت باشد، بسیار جالب خواهد بود.
وی افزود: یافتههای ما میتوانند به طور بالقوه انقلابی در نحوه نگرش ما به داروها و درمان در زمینهای بسیار گستردهتر از سلامتی ایجاد کنند.
این مطالعه در مجله Nature Mental Health منتشر شد.