بررسی بیش از ۷۰۰۰ سؤال پزشکی نشان میدهد که هوش مصنوعی از پزشکان دقیقتر و حرفهایتر است، اما مشکل بزرگ عدم ارتباط عاطفی و همدلی با بیماران را دارد.
به گزارش تکناک، پژوهشگران دانشگاه مین (University of Maine) بررسی کردند که هوش مصنوعی در پاسخ به پرسشهای پیچیده پزشکی چقدر خوب عمل میکند. آنها پاسخهای هوش مصنوعی را با پاسخهای پزشکان واقعی در سیستمهای سلامت آمریکا و استرالیا مقایسه کردند. نتیجه این بود که هوش مصنوعی اطلاعات دقیقتر و حرفهایتر ارائه داده است. اما مشکل اینجا است که کامپیوترها نمیتوانند مانند پزشکان واقعی با بیماران همدلی کنند و ارتباط عاطفی برقرار نمایند، در حالی که این موضوع برای بیماران بسیار مهم است.

این پژوهش که در مجله Journal of Health Organization and Management منتشر شده است، بیش از ۷۰۰۰ پرسش پزشکی را مورد بررسی قرار داد تا مشخص کند آیا هوش مصنوعی میتواند در مدیریت موارد حساس و پیچیده پزشکی با تخصص انسانی برابری کند. یافتهها نشان میدهند که اگرچه آینده دیجیتال در حوزه سلامت، چشمانداز درخشانی دارد، اما در عین حال محدودیتهای نگرانکنندهای نیز به همراه دارد.
پژوهشگران از منبعی به نام MEDIQA-QA استفاده کردند، که شامل سؤالات پزشکی و پاسخهای تخصصی از سوی سامانههای هوش مصنوعی و پزشکان انسانی است. پاسخها بر اساس معیارهایی مانند: دقت، حرفهای بودن، کامل بودن اطلاعات و شفافیت زبان، ارزیابی شدند. هر پاسخ هوش مصنوعی در مقیاسی از ۱ تا ۱۰ امتیازدهی شد.
دانشمندان پاسخهای ارائهشده از سامانههای سلامت را در ایالات متحده و استرالیا بررسی کردند تا ببینند عملکرد هوش مصنوعی در محیطها و زمینههای فرهنگی مختلف چگونه تغییر میکند. آنها از روشهای تحلیلی پیشرفته برای مقایسه مواردی مانند: طول پاسخ، احساسات موجود در متن و نوع اصطلاحات پزشکی استفاده کردند.
فهرست مطالب
امتیاز بالا برای هوش مصنوعی
تحقیقات نشان داد که پاسخهای هوش مصنوعی در زمینه پزشکی کیفیت بالایی دارند. این پاسخها به طور متوسط، امتیاز ۸ از ۱۰ دریافت کردند. این یعنی هوش مصنوعی میتواند اطلاعات پزشکی دقیق و حرفهای ارائه دهد و تقریباً به استانداردهای مورد نیاز نزدیک است.
اما تفاوت بین پاسخهای انسانی و ماشینی، نکته مهمی را درباره نیازهای واقعی بیماران آشکار کرد. در حالی که پاسخهای هوش مصنوعی لحنی خنثی و حرفهای داشتند، پاسخهای انسانی طیف وسیعی از احساسات را منتقل میکردند؛ موضوعی که به احتمال زیاد برای بیمارانی که به دنبال درمان هستند، معنا و ارتباط بیشتری دارد.
این دامنه احساسی برای مراقبت مؤثر از بیماران حیاتی است. زمانی که یک فرد نگران علائم عجیب خود میباشد، یا مبتلا به یک بیماری مزمن است، فقط به دادههای پزشکی نیاز ندارد؛ بلکه به اطمینان، درک و گاهی به احساسی نیاز دارد که کسی واقعاً نگران حال او است.
پزشکان و متخصصان سلامت، درمانی ارائه میدهند که بر ارتباط مستقیم با بیماران استوار است. آنها با نگاه، لمس، حضور و صحبت کردن، احساس حمایت و همدلی را منتقل میکنند و این چیزی است که هوش مصنوعی قادر به انجام آن نیست.

تفاوت در سبکهای ارتباطی هوش مصنوعی و پزشکان
مطالعات نشان داد که هوش مصنوعی اغلب از واژههای تخصصی پزشکی مانند: درمان و مدیریت استفاده میکند، چرا که این گزینهها مناسب زمینه پزشکی هستند. اما پاسخهای پزشکان واقعی بیشتر شامل واژههایی مثل مردم، کودکان و سلامت بود، که نشان میدهد آنها بیشتر بر جنبه انسانی و احساسی تمرکز دارند.
پاسخهای هوش مصنوعی از نظر طول، بسیار یکنواختتر بودند، در حالی که پاسخهای انسانی تنوع زیادی داشتند. این موضوع ممکن است نشاندهنده رویکرد ساختاریافته هوش مصنوعی باشد، در حالی که پزشکان انسانی پاسخ خود را با توجه به پیچیدگی سؤال و نیاز بیمار تنظیم میکنند.
پژوهشگران در این تحقیق، مقایسهای بین معیارهای سلامت در آمریکا و استرالیا نیز انجام دادند. نتایج نشان داد که بیماران استرالیایی رضایت بیشتری از خدمات درمانی دارند (۸۵ درصد در مقابل ۷۸ درصد در آمریکا). همچنین در استرالیا دسترسی به پزشکان متخصص بهتر است (۸۵ درصد در مقابل ۷۵ درصد).
در این دو کشور هزینههای درمانی هم تفاوت زیادی داشت؛ میانگین هزینه ویزیت پزشک در آمریکا ۲۰۰ دلار و در استرالیا تنها ۵۰ دلار بود. زمان انتظار نیز در استرالیا کمتر بود (۱۵ دقیقه در برابر ۳۰ دقیقه)، هرچند امتیاز اثربخشی درمان در هر دو کشور حدود ۹۰ درصد بود.
این تفاوتها نشان میدهند که سامانههای هوش مصنوعی باید متناسب با شرایط خاص هر کشور و انتظارات بیماران آن تنظیم شوند.
دغدغههای اعتماد و تبعیض
پژوهشهای قبلی نشان دادهاند که نحوه ارتباط پزشکان با بیماران، تأثیر زیادی بر اعتماد و پیروی آنها از توصیهها دارد، که میتواند برای هوش مصنوعی یک چالش باشد. هرچند هوش مصنوعی در ارائه اطلاعات دقیق و منسجم موفق است، اما امکان دارد در تطبیق سبک ارتباطی با نیازهای احساسی یا سطح تحصیلی بیماران مشکل داشته باشد.
پژوهشگران گفتند: «فناوری بهتنهایی کافی نیست. برای استفاده بهتر از هوش مصنوعی، نیاز به قوانین مشخص، نظارت انسانی و دادههای متنوع داریم. در حال حاضر، بیشتر سیستمهای هوش مصنوعی با اطلاعات مربوط به گروههای محدودی آموزش دیدهاند. اگر دقت نکنیم، ممکن است این سیستمها ناعادلانه عمل کنند و حتی باعث تقویت تبعیضهای موجود شوند.»
پژوهشگران دریافتند که اکثر پاسخهای هوش مصنوعی و پزشکان از نظر محتوایی شباهت کمی با یکدیگر داشتند. این موضوع الزاماً منفی نیست؛ بلکه ممکن است نشاندهنده آن باشد که این دو رویکرد بهجای رقیب، مکمل یکدیگر هستند.

همکاری پزشکان با هوش مصنوعی نه جایگزینی
سامانههای سلامت در سراسر جهان با فشارهای فزایندهای مانند: پیری جمعیت، کمبود کارکنان و افزایش هزینهها مواجه هستند. هوش مصنوعی میتواند ابزاری برای بهبود کارایی و کاهش خستگی شغلی پزشکان باشد.
هدف برای استفاده بیشتر از هوش مصنوعی جایگزینی پزشکان و پرستاران نیست، بلکه کمک به آنها برای انجام بهتر کار است. هوش مصنوعی مثل یک جفت چشم اضافه عمل میکند که میتواند حجم زیادی از اطلاعات را بررسی کند، الگوها را تشخیص دهد و پیشنهادهایی دقیق و علمی در لحظه ارائه کند.
سامانههای هوش مصنوعی میتوانند به پرسشهای پزشکی معمول پاسخ دهند، در حالی که پزشکان انسانی بر موارد پیچیدهتری تمرکز کنند که نیاز به هوش عاطفی و تصمیمگیری ظریف دارند. همچنین این سامانهها میتوانند اطلاعاتی یکپارچه و با کیفیت به بیماران در مناطق محروم ارائه دهند، که به متخصصان دسترسی ندارند.
با وجود پیشرفتهای هوش مصنوعی، بخش احساسی و ارتباطی پزشکی همچنان کاملاً انسانی باقی میماند. بیماران با مشکلات جدی، دردهای مزمن یا مسائل روانی، به فردی نیاز دارند که نهتنها متخصص باشد، بلکه با دلسوزی، فهم و امیدواری در کنار آنها بماند و حمایت کند.
فناوری باید به پزشکان کمک کند تا درمانهای بهتری ارائه دهند، نه اینکه جای آنها را بگیرد. این یعنی ساخت سیستمهایی که با حمایت از پزشکان، کار آنها را آسانتر و دقیقتر میکنند، بدون اینکه ارتباط انسانی را از بین ببرند.