فهرست مطالب
محققان بر این باورند که دنیای مدرن با تغییرات سریع و فشارهای دائمی، انسانها را در برابر مشکلات سلامت مزمن و استرسهای مداوم قرار داده است و روند تکامل انسان برای رسیدن به جهان امروز کافی نیست. برای مقابله با این چالشها باید رابطه خود را با طبیعت تغییر دهیم و فضاهای طبیعی را احیا کنیم.
به گزارش سرویس اخبار علمی تکناک، با کند شدن روند تکامل انسان و تسریع فرآیندهای صنعتی و فناوری، تحقیقات فزایندهای نشان میدهند که زیستشناسی انسان قادر به تطبیق با این تغییرات سریع نیست.
بسیاری از مشکلات بهداشتی مزمن که با استرسهای روزمره به آن دچاریم، نهتنها شکستهای شخصی یا مشکلات ناشی از زندگی مدرن هستند، بلکه نتیجهای پیشبینیشده از وارد کردن فیزیولوژی دوران سنگی به دنیایی است که هیچگاه برای آن طراحی نشده است.
یک مطالعه جذاب از محققان دانشگاه زوریخ این سؤال را مورد بررسی قرار داده که آیا تغییرات محیطی سریع و گسترده دوران آنتروپوسن بر تناسب انسانها تاثیر گذاشته است. به عبارتی سادهتر، آیا دنیایی که بیشتر ما هر روزه تجربه میکنیم، تاثیرات عمیقی بر سلامت جسمی و روانی بشر بهعنوان یک گونه گذاشته است؟
محققان با تجزیهوتحلیل دادههای مربوط به صنعتیسازی، شهرنشینی و وضعیت بهداشت، استدلال میکنند که نشانههای بسیاری وجود دارد که ما نتوانستهایم خود را با تغییرات سریع جهانی در طول یک قرن گذشته سازگار کنیم و روند تکامل انسان برای مواجه با این تغییرات کافی نیست. آنها به کاهش نرخ باروری جهانی، افزایش شرایط التهابی مزمن و دیگر روندهای بهداشتی مزمن اشاره میکنند که همه نشاندهنده چالشهای جدی از زمان انقلاب صنعتی است.
یکی از نمونههای بارز این تغییرات، گذار سریع بشر از جوامع شکارچی-گردآورنده به جوامع شهری است، جایی که انسانها در برابر چالشهای روزانهای قرار دارند که ما را در وضعیت هشدار دائمی قرار میدهند. سر و صدای شهری، آلودگی هوا و نور، میکروپلاستیکها، آفتکشها، نور مصنوعی، غذاهای فرآوریشده، شیوههای زندگی بیتحرک و اضافهبار حسی، تجربیاتی نسبتا جدید برای انسانها به شمار میروند.
در محیطهای اجدادی ما، بدن انسان به خوبی برای مقابله با استرسهای حاد بهمنظور فرار یا مقابله با شکارچیان سازگار بود، همانطور که کالین شاو، سرپرست گروه تحقیقاتی فیزیولوژی تکاملی انسان و دانیل لانگمن در دانشگاه زوریخ توضیح میدهد: «شیر گاهی به سراغ ما میآمد و ما باید آماده دفاع از خود میبودیم یا فرار میکردیم، اما نکته این است که شیر بالاخره شکست میخورد.»
اما اکنون، ما از هجوم دائمی استرسها (از ترافیک و کار گرفته تا شبکههای اجتماعی و تحریکات حسی مداوم) بیوقفه در معرض فشار هستیم که همگی همان واکنشهای بیولوژیکی اجدادی را تحریک میکنند، اما هیچ دکمه خاموشی برای استرس وجود ندارد.
بدن ما طوری واکنش نشان میدهد که گویی همه این استرسها شیرهایی هستند که باید با آنها مقابله کنیم. چه بحثی سخت با رئیستان باشد یا صدای ترافیک، سیستم پاسخ استرس شما هنوز همانند زمانی است که در برابر شیرهای پیدرپی قرار داشتید. نتیجه این است که شما واکنشهای شدید سیستم عصبی را تجربه میکنید، اما هیچ فرصتی برای بازیابی ندارید.
برای مطالعه بیشتر: بازسازی دیجیتالی جمجمه یک میلیون ساله در چین؛کشف سرنخهای تازهای از تکامل انسان

01
از 02تاثیر استرس مزمن روی بدن انسان
تحقیقات متعدد نشان دادهاند که چگونه این استرس دائمی و بالا بر روی سیستمهای درونریز بدن تاثیر گذاشته و این مسئله با اختلالات اضطرابی، بروز بیماریهای مزمن و کاهش طول عمر مرتبط است.
کالین شاو در اینباره میگوید: «در یک پارادوکس جالب، از یک سو، ما توانستهایم برای بسیاری از افراد روی کره زمین ثروت، رفاه و مراقبتهای بهداشتی عظیمی ایجاد کنیم، اما از سوی دیگر، برخی از این دستاوردهای صنعتی اثرات منفی بر روی سیستم ایمنی، شناختی، جسمی و تولیدمثل ما دارند.»
در حالی که هنوز این موضوع در حال بحث است، محققان به مطالعاتی اشاره میکنند که نشاندهنده کاهش مداوم تعداد و تحرک اسپرم در سطح جهانی است، که به طیف وسیعی از عوامل (از چاقی گرفته تا آلودگیهای محیطی نظیر آفتکشها و میکروپلاستیکها) مرتبط است. شاو میگوید: «ممکن است استدلال کنید که آنچه امروز شاهد آن هستیم، نوعی انتخاب طبیعی است. اما اجازه دادن به استرس مزمن برای از بین بردن انسانها در طول صدها نسل تا زمانی که بدن ما در برابر آن مقاوم شود، راهحل مناسبی نیست.»
با وجود اینکه این موضوع تا حدودی ناامیدکننده به نظر میرسد و همه مشکلات مزمن و بیماریهای روانی به تاثیرات محیطی ربط ندارند، محققان بر این باورند که این تحقیق میتواند گام بزرگی در جهت بهبود زندگی انسانها بردارد.
تحقیقات اخیر با استفاده از تجزیهوتحلیلهای پیشرفته ژنتیکی نشان میدهند که در واقع انسانها سریعتر از آنچه که دانشمندان تصور میکردند، در حال سازگاری با محیط هستند.کاترین بروبرگ، استاد موسسه کارولینسکا در سوئد میگوید: «این نشاندهنده انعطافپذیری ژنوم انسانی است. ما در سراسر جهان پراکنده شدهایم و در محیطهای بسیار سخت زندگی میکنیم و توانستهایم این محیطها را به خانههای خود تبدیل کنیم. ما شبیه موشها یا سوسکها هستیم؛ یعنی به شدت سازگارپذیریم.»
حتما بخوانید: رونمایی از برج سیتیزن در تفلیس؛ تلفیق معماری مدرن با طبیعت

بیشتر بخوانید: باورهای قدیمی درباره تکامل مغز به چالش کشیده شد!
02
از 02روند تکامل انسان در طی چهمدت زمان رخ میدهد؟
با وجود اینکه مغزهای ما بسیار پیچیدهتر از حشرات و جوندگان است، شاو اشاره میکند که همین امر بخشی از مشکل است. این موضوع یک مطالعه جالب برای زیستشناسان تکاملی است، اما وقتی به زمان نسبتا کوتاه ما در زمین نگاه میکنیم، چندان عملی و مفید به نظر نمیآید. او توضیح میدهد که تطبیق بیولوژیکی بسیار کند است. تغییرات ژنتیکی بلندمدت معمولا در طول چندین نسل رخ میدهند؛ یعنی بین دهها هزار تا صدها هزار سال.
پس برای مقابله با پیامدهای منفی که محیط پیرامونمان بر سلامتمان دارد، چه کار میتوانیم انجام دهیم؟ محققان بر این باورند که باید رابطهمان با طبیعت را تغییر داده و آن را بهعنوان یک مداخله حیاتی در سلامت در نظر بگیریم و اولویت را به ساخت محیطهای پایدارتر بدهیم. این تغییر، بهویژه با در نظر گرفتن جمعیت جهانی و تقاضای روزافزون از منابع طبیعی، به راحتی قابل دستیابی نیست. همچنین میل بیپایان انسانها به کسب درآمد به قیمت تخریب محیط زیست، چالشهای بیشتری را به وجود میآورد. شاو تاکید میکند که تغییر نیازمند راهحلهای فرهنگی و محیطی است.
یکی از رویکردهای پیشنهادی این است که رابطهمان با طبیعت را از نو بررسی کرده و آن را بهعنوان یک عامل کلیدی در سلامت در نظر بگیریم و فضاهایی مشابه محیطهای شکارچی-جمعآور ما را حفظ یا بازسازی کنیم. تحقیقات ما میتواند تشخیص دهد که کدام محرکها بیشترین تاثیر را بر فشار خون، ضربان قلب یا عملکرد سیستم ایمنی دارند و این اطلاعات را به تصمیمگیرندگان منتقل کند.
شاو همچنین اضافه میکند که باید ساختار شهرهایمان را بهطور مؤثر طراحی کرده و در عین حال فضاهای طبیعی را احیا، ارزیابی و بیشتر در آنها وقت بگذرانیم. او در پایان میگوید: «بهعنوان یک انسانشناس تکاملی، تحقیقات قبلی من روی نئاندرتالها و تطبیق استخوانها متمرکز بود که در نوع خود جالب بود، اما چالشهای امروز ما فوریت بیشتری دارند. کسانی که منابع مالی یا فکری دارند، باید مسئولانه این منابع را برای حل این مسائل سرمایهگذاری کنند. به نظر من، انجام کار درست یک وظیفه اخلاقی است.» در نهایت، محققان تاکید میکنند که باید به طبیعت بهعنوان درمانی ارزشمند برای سلامت و رفاه خود نگاه کنیم.
این تحقیق در مجله Biology Reviews منتشر شده است.

















