جنگندههای نسل ششم، آغازگر عصر جدیدی در نبردهای هوایی هستند که فراتر از سرعت و چابکی، بر بقا، هوش مصنوعی، همکاری با پهپادها، قدرت پردازش و فرماندهی میدان نبرد تمرکز دارند.
به گزارش تکناک، جنگندههای نسل ششم بهعنوان مراکز فرماندهی پرنده ایفای نقش خواهند کرد. این هواپیماها با گردآوری دادهها از ماهوارهها، پهپادها و نیروهای زمینی و اشتراک آنها بهصورت آنی، امکان تصمیمگیریهای سریعتر و هوشمندانهتر را فراهم میکنند.
در همین راستا، چین بهمنظور ارتقاء توانمندیهای هوایی خود، از جنگندهای پردهبرداری کرده که ادعا میشود نخستین نمونه پروازی از نسل ششم در جهان است. این هواپیمای عظیم و قدرتمند، از ویژگیهایی برخوردار است که نشاندهنده پیشرفتی قابل توجه در مهندسی نظامی بهشمار میرود.
این جنگنده که وزنی نزدیک به ۱۰۰ هزار پوند دارد، برای تسلط بر میدانهای نبرد آینده طراحی شده است. معرفی این هواپیما همزمان با انتشار اطلاعات تازهای از سوی نیروی هوایی آمریکا درباره جنگنده نسل ششم پنهانکار خود موسوم به F-47 انجام شد.
در سوی دیگر، اروپا و ژاپن نیز در قالب پروژه پیشرفته GCAP Tempest فعالیتهایی موازی را دنبال میکنند. ظهور این جنگندهها، آغازگر دورانی نوین در نبردهای هوایی خواهد بود.
این نسل تازه، با اتکا بر قابلیتهایی چون فناوری پنهانکاری، سامانههای حسگر پیشرفته، تسلیحات دوربرد و هماهنگی میان هواپیماهای سرنشیندار و بدون سرنشین، برای نبردهای آینده طراحی شدهاند.
فهرست مطالب
نسلهای جنگنده به چه معناست؟

طبقهبندی جنگندهها در قالب «نسل» بر پایه فناوریهایی صورت میگیرد که در هر دوره وارد میدان نبرد میشوند.
نسل نخست، پس از جنگ جهانی دوم معرفی شد و هواپیماهایی چون F-86 Sabre و MiG-15 با موتورهای جت اولیه در این رده جای گرفتند.
نسل دوم، با ورود سامانههای راداری و موشکهای حرارتی ابتدایی مشخص میشود؛ نمونههایی چون F-104 Starfighter به این نسل تعلق دارند.
در نسل سوم، هواپیماها چندمنظوره شدند و موتورهای توربوفن کارآمدتر در آنها بهکار رفت.
نسل چهارم با جنگندههایی چون F-16 و Su-27 معرفی شد که به سامانههای کنترل دیجیتال پرواز، مواد پیشرفتهتر و اویونیکهای مدرن مجهز بودند.
نسل پنجم، با نمونههایی نظیر F-35 Lightning II و J-20 Mighty Dragon چین، فناوری پنهانکاری را وارد معادلات جنگ هوایی کرد. این هواپیماها بهگونهای طراحی شدهاند که شناسایی آنها توسط رادارها و حسگرهای حرارتی دشوار باشد.
علاوه بر این، بهرهگیری از رادارهای پیشرفته و نرمافزارهای پردازش آنی میدان نبرد، به خلبانها این امکان را میدهد تا تصمیمگیری سریعتری داشته باشند.
با وجود این، روند جهانی بهسمت عبور تدریجی از این نسل و ورود به مرحله جدیدی از توسعه سوق یافته است.
جنگندههای نسل ششم چه ویژگیهایی دارند؟
در حالی که تمرکز جنگندههای نسلهای گذشته بر سرعت و مانورپذیری بود، نسل ششم بر بقا و پیروزی در نوعی متفاوت از نبرد متمرکز شده است.
این هواپیماها از دید راداری و حرارتی پنهانتر هستند، برد پروازی بیشتری دارند و میتوانند در میدان نبرد، پهپادهایی را کنترل کرده و با آنها هماهنگ عمل کنند.
در واقع، این جنگندهها تنها یک سلاح پرنده نیستند؛ بلکه به مراکز فرماندهی هوایی تبدیل شدهاند.
به گفته جان هوهن، تحلیلگر سیاستگذاری دفاعی در اندیشکده RAND، هنوز تعریف مشخص و قطعی برای این نسل وجود ندارد، اما بهطور کلی این هواپیماها نسبت به F-35 یا F-22 پنهانکارترند، شعاع عملیاتی گستردهتری دارند و به انبوهی از حسگرها و سامانههای الکترونیکی مجهز شدهاند.
او تأکید کرده است: «نخستین هواپیمایی که دشمن را شناسایی کند، معمولاً پیروز میدان خواهد بود.» به همین دلیل توانایی شناسایی اهداف پنهان، همزمان با مخفیماندن از دید سامانههای دشمن، بیش از گذشته اهمیت یافته است.
بر همین اساس، طراحی آیرودینامیکی نوین، پوششهای سطحی خاص و سامانههای الکترونیکی پیشرفته، این هواپیماها را از دید رادار، حسگرهای مادون قرمز و سایر فناوریهای رهگیری پنهان میسازد.
این جنگندهها همچنین توان حمل سوخت و تسلیحات بیشتری دارند و موتورهای آنها بهگونهای طراحی شده که هم برد بیشتری فراهم کند و هم توان موردنیاز برای عملکرد سامانههای پیشرفته را تأمین نماید.
رادارها و حسگرهای آنها نیز قادر خواهند بود اهداف را از فاصلههای بسیار دورتر، حتی در صورت استفاده دشمن از فناوری پنهانکاری، شناسایی کنند.
اما شاید مهمترین تغییر در نسل ششم، ورود مفهوم نبرد گروهی باشد؛ بهنحوی که این جنگندهها دیگر بهتنهایی در میدان نبرد ظاهر نمیشوند، بلکه در کنار پهپادهایی موسوم به «همرزمان وفادار» پرواز میکنند.
این پهپادها میتوانند مأموریتهای شناسایی، جنگ الکترونیک و حمله را بهطور مستقل یا تحت فرمان هواپیمای سرنشیندار انجام دهند.
هوش مصنوعی نیز نقشی حیاتی در عملکرد این نسل ایفا خواهد کرد؛ نهتنها در هدایت پروازی، بلکه در طراحی مأموریتها، تشخیص اهداف، اجتناب از تهدیدها و همکاری بین واحدهای هوایی، زمینی، دریایی، فضایی و سایبری.
در این ساختار، خلبان بیشتر بهعنوان فرمانده درون میدان نبرد عمل خواهد کرد.
این تحول، واکنشی مستقیم به پیشرفت چشمگیر سامانههای دفاع هوایی مدرن است.
هوهن در این خصوص میافزاید: «گذار به نسل ششم نشاندهنده این واقعیت است که سامانههای پدافندی به اندازهای پیشرفته شدهاند که بقا و اثربخشی جنگندههای نسل پنجم دیگر تضمینشده نیست. کشورها اکنون نیاز دارند از فاصلهای دورتر نبرد را آغاز کنند.»
وی ادامه داده است: «تعداد زیادی از کشورها به نسل ششم علاقهمندند. ایالات متحده و چین هرکدام دو پروژه مستقل در دست دارند. پروژه FCAS نیز حاصل همکاری کشورهای اروپایی است. همچنین پروژه GCAP با مشارکت بریتانیا، ایتالیا و ژاپن بهصورت جداگانه در حال پیگیری است. گفته میشود روسیه نیز طرحی مشابه را در دست توسعه دارد.»
جنگنده F-47؛ سلاح برتر هوایی آمریکا در نسل ششم
نیروی هوایی ایالات متحده از جنگنده نسل ششم خود با عنوان F-47 رونمایی کرده است؛ جنگندهای که در قالب برنامه Next-Generation Air Dominance توسعه یافته و بنابر اظهارات ژنرال «دیوید الوین»، رئیس ستاد نیروی هوایی آمریکا، با قابلیت «Stealth++» گامی فراتر از توانمندیهای پنهانکاری فعلی برداشته است.
وی اعلام کرد این جنگنده میتواند با سرعتی بیش از دو برابر سرعت صوت پرواز کند و شعاع عملیاتی آن به هزار مایل دریایی (حدود ۱۱۵۰ مایل) میرسد؛ رقمی که نسبت به F-35 حدود ۵۰ درصد و نسبت به F-22 نزدیک به ۷۰ درصد افزایش یافته است. این افزایش برد، امکان نفوذ به عمق قلمرو دشمن را بدون نیاز به سوختگیری فراهم میسازد.
F-47 تا پیش از سال ۲۰۳۰ به ناوگان عملیاتی آمریکا خواهد پیوست و قرار است در قالب همکاری انسانـماشین (MUM-T) در کنار پهپادهای بدون سرنشین فعالیت کند. بهگفتهی الوین، این جنگنده با بهرهگیری از تجهیزات گسترده شناسایی، سامانههای جنگ الکترونیک و تسلیحات متنوع هوابههوا و هوابهزمین، برای دشمنان معضلات راهبردی جدیدی ایجاد خواهد کرد.
وی افزود: «این تنها یک جنگنده نیست، بلکه سامانهای است طراحیشده برای غلبه فکری و عملیاتی بر هر نوع تهدید.»
J-36؛ پاسخ چین به برتری هوایی آمریکا

چین نیز با توسعه جنگنده نسل ششم خود که بهطور غیررسمی J-36 نامیده میشود، واکنشی مستقیم به گسترش قدرت هوایی ایالات متحده، بهویژه در منطقه اقیانوس آرام نشان داده است. گزارشهای منابع آزاد نشان میدهد که این جنگنده دارای طولی در حدود ۷۵ فوت و وزنی بین ۹۹ تا ۱۱۹ هزار پوند است؛ ابعادی که آن را بهمراتب بزرگتر از جنگنده J-20 تبدیل کرده است.
بر پایه گمانهزنیها، J-36 از طراحی سهموتوره بهره میبرد که به آن برد پروازی بیشتر و توان الکتریکی بالاتری میبخشد. شعاع عملیاتی این جنگنده حدود ۱۵۰۰ مایل دریایی (برابر با ۱۷۲۵ مایل) برآورد میشود که توان انجام عملیات در عمق اقیانوس آرام غربی را برای آن فراهم میسازد.
گزارشهای نظامی چینی حاکی از آن است که این جنگنده برای جلوگیری از نفوذ جنگندهها و بمبافکنهای آمریکایی نظیر B-21 Raider به فضای عملیاتی طراحی شده و میتواند تا دو ساعت این فضا را مسدود نگه دارد. این مأموریت با حضور در فواصل امن، سرکوب سامانههای دفاع هوایی و مقابله با پرندههای تهاجمی قبل از رسیدن به هدف انجام خواهد شد.
J-36 از ظرفیت حمل داخلی قابلتوجهی برخوردار است و به احتمال فراوان بیش از ۱۰ هزار پوند سلاح، از جمله موشکهای برد بلند و تجهیزات جنگ الکترونیک را در خود جای میدهد. کابین دوگانه این جنگنده نیز امکان هدایت همزمان پهپادهای همراه را فراهم میسازد.
علاوه بر این، استفاده از رادارهای پیشرفته، پردازندههای قدرتمند و پنهانکاری طیفی، توان پنهان ماندن این جنگنده از رادار، حسگرهای حرارتی و رهگیرهای الکترونیکی را تضمین میکند. منابع داخلی چین احتمال میدهند که این جنگنده پیش از سال ۲۰۳۰ وارد خدمت شود.
Tempest؛ چشمانداز جدید اروپا برای برتری هوایی
پروژه GCAP Tempest، بهعنوان جنگنده نسل ششم اروپا، با مشارکت بریتانیا، ایتالیا و ژاپن در حال توسعه است و قرار است از حدود سال ۲۰۳۵ جایگزین جنگنده Eurofighter Typhoon شود.
این جنگنده برای حمل مهمات بیشتر، برد طولانیتر و تصمیمگیری هوشمندتر نسبت به جنگندههای فعلی طراحی شده است. سرهنگ خلبان «بیل» از نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا اعلام کرده که Tempest قادر است تنها با تکیه بر سوخت داخلی، اقیانوس اطلس را پشت سر بگذارد؛ قابلیتی که در هیچیک از جنگندههای فعلی بریتانیا وجود ندارد.
برد این جنگنده بهوضوح فراتر از ۱۰۰۰ مایل دریایی خواهد بود. همچنین گفته شده است که Tempest قادر است دو برابر F-35A تسلیحات داخلی حمل کند؛ یعنی چیزی در حدود ۵۰۰۰ پوند. در مجموع، این جنگنده احتمالاً بیش از ۱۰ هزار پوند سلاح، از جمله موشکهای هوابههوا، بمبها و سامانههای الکترونیکی پیشرفته را با خود حمل خواهد کرد.
قابلیت استفاده از هوش مصنوعی برای تحلیل موقعیتهای نبرد و تصمیمگیری آنی، اشتراکگذاری سریع دادهها با سایر سامانهها و ایفای نقش در چارچوب یک «سامانه از سامانهها» از دیگر ویژگیهای کلیدی Tempest به شمار میرود.

اهمیت راهبردی جنگندههای نسل ششم
برتری هوایی همواره عامل تعیینکننده در نتایج جنگها بوده است. تسلط بر آسمان بهمعنای محافظت از نیروهای خودی، انجام حملات مؤثر به اهداف دشمن و جمعآوری اطلاعات دقیق است. جنگندههای نسل ششم، این مأموریتها را با کارایی بهمراتب بیشتری انجام خواهند داد.
اما این نسل جدید تنها به معنای پرواز سریعتر نیست؛ بلکه تمرکز اصلی بر تسلط بر کل فضای نبرد، از آسمان و فضا گرفته تا زمین، دریا و فضای سایبری است. این جنگندهها به مراکز فرماندهی هوایی تبدیل شدهاند که دادهها را از ماهوارهها، پهپادها و نیروهای زمینی جمعآوری کرده و در کسری از ثانیه بین واحدهای مختلف توزیع میکنند.
با این حال، گسترش هوش مصنوعی در این حوزه، سؤالات عمیقتری را نیز مطرح کرده است:
چه کسی در نهایت دستور شلیک را صادر میکند؟ آیا میتوان به الگوریتمها برای تصمیمگیریهای مرگ و زندگی اعتماد کرد؟ آیا دشمن میتواند با فریب، سیستمهای هوشمند را به تصمیمهای اشتباه وادار کند؟
این چالشها نهتنها فنی، بلکه اخلاقی و حقوقی هستند. با وجود پیشرفتهای گسترده در پهپادها، بسیاری از کشورها هنوز به جنگندههای سرنشیندار پایبند ماندهاند. کارشناسان معتقدند این موضوع نشاندهنده پیچیدگی و دشواری عملیاتهای برتری هوایی است.
ترکیب قابلیتهای هوش مصنوعی با هدایت انسانی، جنگندههای نسل ششم را به مصداق روشنی از همکاری انسان و ماشین در میدان نبرد تبدیل کرده است.اما توسعه این جنگندهها آغازگر رقابت تسلیحاتی تازهای نیز هست. دولتها نمیخواهند در این رقابت عقب بمانند، ولی هزینههای هنگفت و محرمانه بودن این برنامهها، نظارت عمومی را دشوار کرده و خطر سوءتفاهمهایی را بهدنبال دارد که ممکن است زمینهساز درگیریهای جدید شوند.
جنگنده نسل ششم تنها یک پرنده نظامی نیست، بلکه رکن اصلی در معماری نبردهای آینده به شمار میرود. چه F-47 آمریکا، چه J-36 چین و چه Tempest اروپا، این جنگندهها برای تسلط بر آسمان آینده طراحی شدهاند.
آنها دورتر خواهند رفت، سنگینتر حمله خواهند کرد و بهتر خواهند دید. اما همزمان، بسیار پرهزینه، پنهان و متعلق به جنگهایی هستند که ممکن است پیامدهایی ویرانگر داشته باشند. پیشرفت فناوری چشمگیر است، اما شیوه بهرهبرداری از آن، اهمیت بیشتری دارد.