فضاپیمای اوریون روز یکشنبه در چند صد کیلومتری شبه جزیره باجا به اقیانوس آرام سقوط کرد تا به این ترتیب ماموریت آرتمیس I پایان یابد.
به گزارش تکناک، این پرواز فضایی 25.5 روزه نشان داد ناسا تقریباً آماده است تا بار دیگر انسان ها را به اعماق فضا بفرستد.
پیشروی ناسا به سمت ماه و در ادامه به سمت مریخ، در طول دهه ای گذشته گاهی اوقات همراه با وقفه بوده است. روندی که ناسا را در دهههای اخیر به این نقطه رساند، اگر چه آشفته ولی با انگیزه بوده است.
اما نمیتوان انکار کرد که این روند ناسا، ایالات متحده و دهها کشور دیگر را که در برنامه آرتمیس شرکت میکنند به نقطهای رسانده که برنامه اکتشاف اعماق فضای انسانی را به یک چیز بسیار بسیار واقعی بدل کنند.
شروع های نادرست
آخرین ماموریت آپولو که در سال 1972 آغاز شده بود در ماه جاری به پایان رسید. برای مدتی، روسای جمهور ایالات متحده و آژانس فضایی با توسعه شاتل فضایی ایالات متحده و برنامه ریزی برای ساخت یک ایستگاه فضایی بزرگ، متقاعد شده بودند که اکتشافات انسانی را در مدار پایین زمین متمرکز کنند.
در نهایت با این وجود، برخی افراد شروع به بی قراری کردند. در بیستمین سالگرد فرود آپولو 11، در سال 1989، جورج بوش رییس جمهور آمریکا پیشقدمی در اکتشاف فضایی را اعلام کرد، تعهدی دوربرد به اکتشاف انسان در اعماق فضا. برنامه این بود که یک ایستگاه فضایی تکمیل شود و سپس، تا پایان قرن، انسان ها روی ماه شروع به ساختن پایگاهی در آن کنند.
اتفاقی که بعد افتاد خیلی زیبا نبود. برخی از افراد ناسا، از جمله مدیر، دیک ترولی، کاملاً با ایده بوش موافق نبودند. آنها نگران بودند که برنامه های مربوط به ماه ایستگاه فضایی را مختل کند. ناسا یک مطالعه 90 روزه را انجام داد که نشان می داد طرح بوش ممکن است نیم تریلیون دلار یا بیشتر هزینه داشته باشد. از آنجایی که کنگره تمایلی به چنین بودجه ای نداشت، برنامه های ماه از بین رفت.
قبل از اینکه جورج دبلیو بوش آنها را زنده کند، آنها تقریباً یک دهه و نیم غیرفعال بودند. بوش مانند پدرش طرحی جسورانه برای بازگرداندن انسان ها به ماه پیش بینی کرد، جایی که آنها یاد بگیرند که چگونه در اعماق فضا کار کنند و سپس به مریخ بروند. این به برنامه صورت فلکی تبدیل شد.
این دیدگاه در جامعه هوافضا با استقبال خوبی مواجه شد، اما پس از آن سه اتفاق بد رخ داد. مدیر جدید ناسا، مایک گریفین، یک معماری بزرگ و گران قیمت برای موشکهای Ares I و Ares V که برای بازگرداندن انسانها به ماه انتخاب شده بودند در نظر گرفت. شرکای بین المللی تا حد زیادی نادیده گرفته شدند و پس از آن، نه رئیس جمهور و نه کنگره برای تأمین بودجه کاملی که برنامه برای بقای نیاز داشت، مبارزه نکردند.
این پروژه سالها تاخیر داشت و بودجه بسیار زیادی لازم داشت بنابراین پرزیدنت اوباما در سال 2010 آن را لغو کرد.
در آن زمان کنگره وارد عمل شد و فضاپیمای اوریون را که در سال 2005 راه اندازی شده بود، نجات داد و طراحی یک موشک جدید به نام سیستم پرتاب فضایی را تنظیم کرد. توسعه این برنامه ها در بسیاری از دهه گذشته با پیچیدگی همراه بود و بیش از 30 میلیارد دلار هزینه داشت و مقصد مشخصی نداشت. این شرایط در اواخر سال 2017 زمانی که معاون رئیس جمهور مایک پنس اعلام کرد که ناسا انسان ها را روی ماه فرود خواهد آورد، تغییر کرد.
تصمیمات اخیر منجر به تدوین برنامه آرتمیس در سالهای 2018 و 2019 شد که بر مبنای تجربه ها و شکست های گذشته بنا نهاده شده بود. در حالی که برنامه منظومه از نظر مالی تحت حمایت دولت بود، آرتمیس به طور فزاینده ای به فضای تجاری تکیه کرده است. آرتمیس همچنین از ابتدا به دنبال ایجاد همکاری های بین المللی از طریق مجموعه ای از توافقات دوجانبه موسوم به توافقنامه آرتمیس بود و از سال جاری، بودجه این برنامه به طور کامل تامین می شود.
بیل نلسون، مدیر ناسا، روز یکشنبه پس از فرود اوریون گفت: پنجاه سال پیش ما به عنوان یک کشور و به عنوان یک دولت رفتیم. امروز ما نه تنها با شرکای بین المللی، بلکه با شرکای تجاری می رویم. این آغاز یک شروع جدید است.
یک همسویی نادر
چالشهای فنی بیشماری برای برنامه آرتمیس، از جمله توسعه و آزمایش پیچیده استارشیپ اسپیسایکس و کار آکسیوم بر روی لباسهای فضایی که قادر به عملکرد در محیط ماه هستند، در پیش است. هر دوی این قراردادها که به ترتیب در سالهای 2021 و 2022 منعقد شدند، احتمالاً به زمان و صبر نیاز دارند تا به نتیجه برسند.
هیچ کدام از اینها قرار نیست سریع اتفاق بیفتد. بعید است که Artemis II قبل از سال 2025 پرواز کند، و ماموریت واقعی فرود روی ماه تا اواخر این دهه، شاید در سال 2027 یا 2028 انجام نخواهد شد.
اما نگاه به گذشته در اینجا آموزنده است. دو برنامه دیگر فضای عمیق پس از آپولو شکست خوردند زیرا فاقد حمایت سیاسی، بودجه یا هر دو بودند. آرتمیس متفاوت است. هم حمایت سیاسی و هم بودجه دارد. به طور قابل ملاحظه ای تقریباً همه بخش های سیاسی این پروژه شامل: کاخ سفید، کنگره، متحدان بینالمللی، فضای تجاری و جامعه حمایت کننده فضایی در راستای اهداف کلان آرتمیس قرار گرفتهاند.
این نوع حمایت از برنامه ای مانند این از دهه 1960 و آپولو وجود نداشت. این شور و اشتیاق فقط در زمان تراژدی ملی که پس از ترور رئیس جمهور جان اف کندی رخ داد، به جریان افتاد. هیچ چیزی شبیه به آن رویداد برای متحد کردن بخش های مختلف پروژه آرتمیس وجود نداشته است. در عوض، عناصر این برنامه در چهار دولت مختلف و بسیار مخالف، از بوش تا اوباما، ترامپ و بایدن، باید زنده بمانند.
نلسون گفت: شما ملتی را می بینید که پر از ملی گرایی است. این دیگر در اینجا وجود ندارد. ناسا غیر حزبی است. Rs و Ds به طور یکسان برای حمایت از ما گرد هم می آیند.
بنابراین، به طرز شگفت انگیزی، سیاست همراه این پروژه شده است. حالا نوبت به اجرای فنی می رسد. مهندسی سخت است، اما حداقل بر خلاف سیاست فضایی مبتنی بر عقل است. آرتمیس I به صورت یک موفقیت فنی ثابت شده است. اما آیا فکر می کنید اسپیس ایکس نمی تواند موشکی برای فرود روی ماه بسازد؟ یا Axiom که با طراحی ناسا کار می کند، نمی تواند لباس فضایی بسازد؟قطعاً می توانند و خواهند کرد.
عدم هماهنگی
ناسا همچنین در حال انجام اقداماتی برای رسیدگی به یکی از آخرین مشکلات مهم آرتمیس یعنی عدم هماهنگی است. مرکز فضایی جانسون در هیوستون مسئول Orion و آموزش فضانوردان است. مرکز پرواز فضایی مارشال در شمال آلاباما موشک SLS را می سازد و ساخت فرودگر ماه را مدیریت می کند. مرکز فضایی کندی این ماموریت ها را راه اندازی می کند. در نتیجه، چندین سازمان و مشاوران خارجی از ناسا به دلیل نبود «دفتر برنامه» برای هماهنگ کردن عناصر بیشماری که به مأموریت آرتمیس میروند، انتقاد کردهاند.
به عنوان مثال، دفتر بازرس کل ناسا اخیراً اعلام کرد: برخلاف اولین مأموریتهای خدمه به سطح ماه تحت برنامه آپولو، ناسا هیچ مدیر برنامه ای از اعضای خود برای نظارت بر مأموریتهای آرتمیس ندارد. علاوه بر این پیمانکار اصلی این پروژه نیست. نگرانی اصلی این است که بدون چنین مقامی، برنامه فاقد انسجام باشد.
با این حال، چنین مسئولیتی واقعاً در راه است. مایک سارافین، مهندس ارشد ناسا که با موفقیت به عنوان مدیر ماموریت آرتمیس I خدمت کرد، مدیر توسعه ماموریت آرتمیس III خواهد شد. سارافین در مصاحبه ای گفت که دفتر برنامه آرتمیس در مراحل توسعه باقی مانده است و او هنوز نمی خواهد درباره جزئیات صحبت کند. با این حال، به نظر میرسد که نقش آن شامل برنامهریزی و هماهنگی کلی برای پرواز پیچیده به سطح ماه میشود که موشک SLS، فضاپیمای اوریون و برنامههای سیستم فرود انسانی را زیر یک سقف گرد هم میآورد.
به نظر می رسد سارافین یک انتخاب عالی برای رهبری توسعه Artemis III است. او مأموریت آرتمیس I را در طول تأخیرهای بی شماری که داشت هدایت کرد و در هفته های قبل از پرواز نهایی، بر چالش ها با سوخت هیدروژن مایع و وقوع دو طوفان غلبه کرد. با این حال، و با وجود همه این اتفاقات، او و تیمش یک فضاپیما را در شرایط عالی به خانه آوردند که با پرتاب کردن در روز یکشنبه تمام اهدافش را برآورده کرده یا از آنها فراتر رفت.
انتقاد دیگر از آرتمیس این است که برنامه آپولو را به سادگی تکرار می کند. اگر آرتمیس پس از چند ماموریت از کار بیفتد، پس چنین انتقادی شایسته است. با این حال، با توجه به پایگاه گسترده حمایت از آنچه امروز اتفاق میافتد، ناسا اکنون یک مسیر معتبر رو به جلو دارد تا نه تنها در قطب جنوبی ماه کاوش کند، بلکه یاد بگیرد که در اعماق فضا زندگی و کار کند و در نهایت انسانها را به اعماق منظومه شمسی بفرستد.
نلسون در مورد آپولو گفت: آنجا ما غیرممکن را انجام دادیم و آن را ممکن کردیم. اکنون، ما دوباره این کار را انجام می دهیم، اما برای هدفی متفاوت. این بار به ماه برمی گردیم تا زندگی کردن، کار کردن و خلق کردن را بیاموزیم.
بزرگترین موفقیت قابل تصور برای آرتمیس این است که ماندگاری داشته باشد که پیش از این آپولو از آن بهره نبرده است. با توجه به موفقیت آخر هفته، چنین آینده ای برای ناسا قابل تصور است. ناسا و شرکای آن فقط باید به اجرای درخشان خود مانند ماه گذشته ادامه دهند.