آلکسی تایمیا بهمعنای ناتوانی فرد در تشخیص، شناسایی و توصیف احساسات یا عواطف است و گاهی اوقات از آن به عنوان کوری عاطفی نیز یاد می شود.
به گزارش تکناک، واژه آلکسی تایمیا در سال 1972 ابداع شد و می توان آن را به معنای فقدان کلمات برای احساسات ترجمه کرد. آلکسی تایمیا وضعیتی نیست که بتوان آن را تشخیص داد. در واقع آلکسی تایمیا یک ویژگی شخصیتی در نظر گرفته می شود.
حدود 10 درصد از جمعیت عمومی، میزان قابل توجهی از آلکسی تایمیا که به آن ناگویی هیجانی نیز گفته میشوند، دارند، به این معنی که یک ویژگی شخصیتی در زندگی روزمره آنها تداخل ایجاد می کند به گونه ای که کار و روابط اجتماعی را برای آنها سخت می کند. آلکسی تایمیا حتی در میان افراد مبتلا به بیماری های واگرای عصبی مانند اختلال اوتیسم (ASD) شایع تر است. در واقع حدود 50 درصد از افراد مبتلا به اوتیسم، آلکسی تایمیا دارند.
درک بهتر آلکسی تایمیا از جمله علائم، علل و درمان آن می تواند مفید باشد.
فهرست مطالب
علائم آلکسی تایمیا
از آنجایی که این ویژگی با فقدان احساسات یا ناتوانی در شناسایی احساسات مشخص می شود، تشخیص علائم و نشانه ها در خود برای افراد مبتلا به آلکسی تایمیا دشوار است. در عوض، دوستان و اعضای خانواده ممکن است بتوانند ابتدا تشخیص دهند که فردی دارای شاخص های آلکسی تایمیا است.
فرد مبتلا به آلکسی تایمیا ممکن است علائم زیر را از خود نشان دهد:
- تشخیص احساس آنها دشوار است
- توصیف احساساتشان برایشان مشکل است
- فکر کردن به روش های مشخص
- تمرکز توجه خود و دیگران به دور از احساسات
- استفاده از احساسات فیزیکی برای توصیف احساسات
- وقتی احساساتی میشوند، از نظر جسمی احساس ناراحتی می کنند
- ناتوانی در تشخیص معنای احساسات فیزیکی
- در شناسایی حالات چهره با مشکل مواجه می شوند
- تلاش برای درک احساسات دیگران
- داشتن توانایی محدود برای ابراز احساسات یا نشان دادن همدلی
- پرهیز از روابط نزدیک اجتماعی
- تمایل به عدم اهمیت دادن به رفاه یا شادی دیگران
چرا مردم به آلکسی تایمیا مبتلا می شوند؟
محققان مطمئن نیستند که دقیقاً چه چیزی باعث ایجاد آلکسی تایمیا می شود. تاکنون مطالعات زیادی در مورد منشا این اختلال انجام نشده است.
برخی از کارشناسان فکر میکنند که این ویژگی دارای یک مؤلفه ژنتیکی است زیرا آلکسی تایمیا در بسیاری از اختلالات عصبی رشدی که ارثی هستند، شیوع دارد. عوامل فرهنگی یا محیطی نیز ممکن است بر خطر ابتلا به این صفت تأثیر بگذارد. به احتمال زیاد این اختلال ترکیبی از همه این عوامل است.
اینکه چرا به آلکسی تایمیا مبتلا می شوید ممکن است به نوع شما نیز بستگی داشته باشد. اعتقاد بر این است که دو نوع آلکسی تایمیا وجود دارد: آلکسی تایمیا اولیه و ثانویه.
معمولاً هر تحقیق یا بحثی در مورد آلکسی تایمیا به آلکسی تایمیا اولیه اشاره دارد. آلکسی تایمیا اولیه به رشد شما مربوط می شود و این ویژگی برای اولین بار در کودکی یا اوایل بزرگسالی ظاهر می شود. این به این معنی است که آلکسی تایمیا بخش ثابتی از وضعیت شما است و با تجربه رویدادهای مختلف تغییر نمی کند.
محققان همچنین بر این باورند که برخی از افراد ممکن است به آلکسی تایمی ثانویه یا آلکسی تایمیا اکتسابی مبتلا شوند. این نوع آلکسی تایمیا می تواند زمانی ایجاد شود که شما ضربه روحی یا یک رویداد ناراحت کننده زندگی را تجربه کنید. این اختلال می تواند در هر زمانی از زندگی شما ایجاد شود، نه لزوما در زمان رشد. اعتقاد بر این است که آلکسی تایمیا ثانویه به عنوان یک مکانیسم دفاعی در برابر استرس شدید ایجاد می شود و بدن شما پس از آن فکر میکند نیازی به تجربه احساسات ندارید.
همچنین در صورت تجربه نوعی آسیب مغزی یا داشتن یک بیماری عصبی که بر مغز تأثیر می گذارد، ممکن است به آلکسی تایمیا ثانویه مبتلا شوید.
ارتباط بین آلکسی تایمیا و اوتیسم
به نظر می رسد ارتباط قوی بین آلکسی تایمیا و اوتیسم وجود دارد. این ارتباطی است که برای اولین بار در اواسط دهه 1990 مورد توجه قرار گرفت و در دهه های پس از آن به تحقیق ادامه داده است. هنوز هیچ پاسخ محکمی در مورد اینکه رابطه دقیق بین این دو اختلال چیست وجود ندارد. مشخص نیست که آیا یکی باعث دیگری می شود و اگر چنین است، کدام یک باعث کدام یک می شود.
برخی از محققان حدس می زنند که سختیهایی که افراد مبتلا به ASD در هنگام شناسایی احساسات تجربه می کنند، ممکن است در واقع ناشی از اوتیسم نباشد، بلکه در عوض ناشی از آلکسی تایمیا است. به جای اینکه اوتیسم باعث شود افراد بیشتر مستعد ناگویی خلقی شوند، محققان معتقدند این ویژگی شخصیتی و ASD با هم اتفاق می افتد.
برای مثال، تحقیقات تصویربرداری نشان میدهد که فقدان همدلی افراد مبتلا به اوتیسم در پاسخ به درد افراد دیگر، توسط آلکسی تایمیا پیشبینی میشود و نه با اوتیسم. به همین ترتیب، مطالعاتی که هم آلکسی تایمیا و هم اوتیسم را کنترل میکنند، نشان دادهاند که در واقع این آلکسی تایمیا است و نه اوتیسم که مشکلات در تشخیص حالات چهره و احساسات را پیشبینی میکند.
افراد مبتلا به ASD این ویژگی را 10 برابر جمعیت عمومی دارند. در واقع برخی تحقیقات نشان میدهد که تقریباً نیمی از افراد مبتلا به ASD به آلکسی تایمیا نیز مبتلا هستند.
سایر بیماریهای مرتبط
آلکسی تایمیا با تعدادی از بیماریهای دیگر نیز مرتبط است. برخی از بیماری های دیگر که ممکن است با آلکسی تایمیا بهصورت همزمان رخ دهتد عبارتند از:
- افسردگی: افراد مبتلا به افسردگی بیشتر از جمعیت عادی دچار آلکسی تایمیا می شوند. تحقیقات نشان داده است که شیوع این ویژگی در افراد مبتلا به افسردگی از 27 تا 50 درصد متغیر است.
- اسکیزوفرنی: افراد مبتلا به اسکیزوفرنی اغلب در درک و تنظیم احساسات مشکل دارند. یک مطالعه در سال 2023 نشان داد که 35٪ از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی به آلکسی تایمیا مبتلا هستند.
- آسیب مغزی تروماتیک یا TBI: TBI معمولاً در اثر یک ضربه شدید و ناگهانی به سر ایجاد می شود. این ضربه به مغز آسیب می رساند و بر نحوه عملکرد آن تأثیر می گذارد. این غیر معمول نیست که افراد مبتلا به TBI در پردازش احساسات مشکل داشته باشند. تخمین زده می شود که بین 30 تا 60 درصد از افراد مبتلا به TBI، آلکسی تایمیا دارند.
- اختلالات عصبی: افراد مبتلا به بیماری های عصبی ممکن است به آلکسی تایمیا مبتلا شوند. برخی از نمونه ها عبارتند از بیماری آلزایمر، بیماری پارکینسون، دیستونی، صرع، مولتیپل اسکلروزیس، و بیماری هانتینگتون.
- اختلال استرس پس از سانحه (PTSD): تروما یکی از عوامل خطرناک اصلی برای ایجاد آلکسی تایمیا است. تحقیقات نشان می دهد که افرادی که مبتلا به PTSD تشخیص داده می شوند، این ویژگی را به طور قابل توجهی بیشتر نسبت به جمعیت عمومی تجربه میکنند.
- اختلال خوردن: افرادی که اختلالات خوردن دارند اغلب در شناسایی و توصیف احساسات خود مشکل دارند. اعتقاد بر این است که آلکسی تایمیا ممکن است در ایجاد، تداوم و دشواری درمان اختلالات خوردن نقش داشته باشد.
- مصرف مواد مخدر: تحقیقات نشان می دهد که افراد مبتلا به سوءمصرف مواد مخدر ممکن است مستعد ابتلا به آلکسی تایمیا باشند. به عنوان مثال، 45 تا 67 درصد از افراد مبتلا به اختلال مصرف الکل، نمرات آلکسی تایمیا بالایی را گزارش کردند، و به همین ترتیب 45 تا 50 درصد از افرادی که از داروهای غیرقانونی استفاده میکردند، آلکسی تایمیا را نشان دادند.
آلکسی تایمیا چگونه تشخیص داده می شود؟
از آنجایی که آلکسی تایمیا یک اختلال رسمی سلامت روانی نیست که در DSM-5 ذکر شده باشد، هیچ دستورالعمل یا معیار مشخصی وجود ندارد که برای تشخیص این ویژگی باید رعایت شود.
با این حال، برخی از محققان و پزشکان از مقیاس 20 موردی آلکسی تایمیا تورنتو (TAS-20) استفاده می کنند که در سال 1994 ایجاد شد.
ابزار دیگری که به عنوان پرسشنامه آلکسی تایمیا برموند-ورست شناخته می شود، تلاش می کند فقدان توانایی های تخیل را در افرادی که مشکوک به آلکسی تایمیا هستند ارزیابی کند.
هنوز اختلاف نظر زیادی در مورد چگونگی تشخیص دقیق آلکسی تایمیا وجود دارد. به همین دلیل، محققان هنوز در حال بررسی گزینههای دیگر برای کمک به ارزیابی افرادی هستند که ممکن است این ویژگی را داشته باشند.
آلکسی تایمیا چگونه درمان می شود؟
در حالی که هیچ درمانی برای غلبه بر سختیهای مرتبط با آلکسی تایمیا وجود ندارد، افراد دارای این ویژگی می توانند بر روی بهبود آگاهی عاطفی خود از طریق گزینه های درمانی مختلف، مانند رواندرمانی و سایر مداخلات، کار کنند. برخی از این اقدامات عبارتند از:
- رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT): تحقیقات نشان می دهد که DBT که به افراد کمک می کند نظم عاطفی و مهارت های اجتماعی را بیاموزند، ممکن است برای بهبود آلکسی تایمیا مفید باشد. اگرچه تحقیقات بیشتری مورد نیاز است، یک مطالعه نشان داد که استفاده از DBT به کاهش آلکسی تایمیا کمک می کند و در عین حال توانایی شرکت کنندگان در شناسایی احساسات دیگران را افزایش می دهد.
- آموزش بین شنوایی: از آنجایی که آلکسی تایمیا و درک درونی (توانایی تشخیص سیگنال های درونی بدن مانند گرسنگی) ارتباط نزدیکی با هم دارند، برخی از محققان به این نتیجه رسیدهاند که تمرکز بر توسعه مهارت های بین شنوایی ممکن است به بهبود توانایی فرد در تشخیص احساسات درونی کمک کند.
- آموزش ذهنآگاهی: شواهدی وجود دارد که نشان میدهد استفاده از تکنیکهای ذهنآگاهی میتواند به درمان آلکسی تایمیا کمک کند، احتمالاً به این دلیل که ذهنآگاهی و تنظیم هیجان با هم مرتبط هستند. با این حال، برای تأیید اینکه آیا روش درمانی مؤثر است، تحقیقات بیشتری مورد نیاز است.
- درمان شناختی رفتاری (CBT): در محیط های درمانی، CBT رویکردی است که معمولاً برای پرداختن به طیف گسترده ای از شرایط سخت استفاده می شود، که این شرایط ممکن است شامل آلکسی تایمیا نیز باشد. با این حال، برخی از تحقیقات نشان می دهد که CBT ممکن است همیشه به اندازه DBT در رسیدگی به آلکسی تایمیا موثر نباشد، به ویژه در افراد مبتلا به اوتیسم با اختلال در تنظیم احساسات.
مقابله با آلکسی تایمیا
ابتلا به آلکسی تایمیا می تواند سخت و ناامید کننده باشد، به خصوص اگر باعث ایجاد مشکلاتی در محل کار یا در روابط شخصی با دوستان و اعضای خانواده شود. به همین دلیل، داشتن ابزارهای مقابله ای خیلی مهم است، به خصوص اگر در تلاش هستید تا با احساسات خود ارتباط بیشتری برقرار کنید.
یکی از راههای ممکن برای مقابله با آلکسی تایمیا، نوشتن است. شواهدی وجود دارد که نشان میدهد نوشتن میتواند به افراد بهویژه آنهایی که در نتیجه سوءاستفاده یا آسیبهای روحی دچار آلکسی تایمیا هستند، در تشخیص احساسات کمک کند. در ابتدا، این کار ممکن است یک تلاش نشدنی باشد، اما هدف این است که آگاهی خود را از خود و دیگران بیشتر کنید. برای کسانی که آلکسی تایمیا ثابت یا ایستا دارند، نوشتن ممکن است موثر نباشد.
در همین حال، اگر یکی از عزیزانتان مبتلا به آلکسی تایمیا است، مهم است که در کنار تلاش برای ارتباط، او را حمایت کنید. با دانستن اینکه دوست یا عضو خانواده شما در بیان احساسات و همچنین تشخیص احساسات شما مشکل دارد، باید مستقیم و دقیق باشید. به آنها بگویید چه احساسی دارید و دوست دارید چه کاری انجام دهند. همچنین میتوانید آنها را تشویق کنید که به یک درمانگر مراجعه کنند.
چه زمانی به پزشک مراجعه کنیم؟
از آنجایی که آلکسی تایمیا یک بیماری سلامت روان نیست، بلکه یک ویژگی شخصیتی است، اکثر افرادی که تحت درمان قرار می گیرند، درمان این اختلال را در کنار درمان بیماری دیگری مانند افسردگی یا PTSD انجام می دهند. افراد مبتلا به آلکسی تایمیا می توانند مهارت های مقابله با این ویژگی را بیاموزند، به ویژه اگر در کنار افسردگی رخ دهد یا در نتیجه یک ضربه یا سوء استفاده باشد.
هنگامی که آلکسی تایمیا در کنار TBI، زوال عقل، یک اختلال روان پریشی یا یک اختلال رشد عصبی رخ می دهد، ممکن است ایستاتر به نظر برسد و احتمال تغییر آن کمتر باشد. اما اگر آلکسی تایمیا در زندگی روزمره فرد اختلال ایجاد می کند، خیلی مهم است که به پزشک اطلاع دهید تا بتوانید تحت درمان مناسب قرار بگیرید.