ده سال پس از قانونی شدن فناوری اهدای میتوکندری در بریتانیا، تولد ۸ کودک سالم، نویدبخش خانوادههایی است که بیماریهای ژنتیکی دارند.
به گزارش تکناک، اما این موفقیت علمی در کنار خود پرسشهای مهمی درباره ایمنی، اثربخشی و شفافیت این فناوری به همراه دارد.
اکنون بریتانیا به عنوان اولین کشور جهان که روش اهدای میتوکندری را قانونی کرد، بالاخره نخستین نتایج استفاده از این فناوری را در مجله علمی معتبر New England Journal of Medicine منتشر کرد. طبق این گزارش، تاکنون ۸ کودک سالم با استفاده از این فناوری در شهر نیوکاسل انگلستان به دنیا آمدهاند. این کودکان حاصل DNA سه فرد هستند، که شامل مادر، پدر و یک اهداکننده زن میشود.
این فناوری با هدف جلوگیری از انتقال بیماریهای ژنتیکی میتوکندریال مانند سندرم «لی» توسعه یافت. بیماریهای ژنتیکی میتوکندریال بیماریهایی هستند که توان سلولها در تولید انرژی را مختل میکنند و ممکن است باعث ناتوانی شدید یا مرگ زودرس در نوزادان شوند.
فهرست مطالب
فناوری اهدای میتوکندری چگونه کار میکند؟
روش اهدای میتوکندری شامل استخراج DNA هستهای از والدین اصلی و ترکیب آن با DNA میتوکندری سالم از یک تخمک اهدایی است. نتیجه، یک جنین با هویت ژنتیکی غالب از والدین اصلی، اما با میتوکندری سالم از فرد سوم است. بریتانیا در سال ۲۰۱۵ قانونی تحت عنوان «مقررات باروری و جنینشناسی انسانی» برای استفاده از این فناوری تصویب کرد.

موفقیت یا اغراق در انتظارات؟
علیرغم تولد ۸ کودک، آمار منتشرشده با پیشبینیهای اولیه فاصله زیادی دارد، که سالانه تولد ۱۵۰ نوزاد را از این روش تخمین میزدند. از سال ۲۰۱۷ تاکنون تنها ۳۲ درخواست برای استفاده از این فناوری تأیید شده است، که ۲۲ مورد وارد درمان و فقط ۸ نوزاد متولد شدهاند.
این اختلاف فاحش باعث شده است که برخی کارشناسان، امیدواریهای اولیه نسبت به فراگیر بودن این فناوری را نادرست و حتی گمراهکننده بدانند. آیا واقعاً این میزان تولد، با توجه به دو دهه تلاش و سرمایهگذاری هنگفت علمی، به اندازه کافی موفقیتآمیز بوده است؟
پرسشهایی درباره ایمنی فناوری اهدای میتوکندری
دانشمندان در دو مورد از هشت نوزاد متولدشده با این روش، مقادیر بالایی از DNA میتوکندریایی معیوب مادر را مشاهده کردند. این یافتهها نشان میدهد که اگرچه این تکنیک جدید تا حد زیادی خطر انتقال بیماریهای میتوکندریایی را کاهش میدهد، اما ممکن است به طور کامل این خطر را حذف نکند.
به همین دلیل، دانشمندان اکنون این فناوری را نه بهعنوان «پیشگیری قطعی»، بلکه به عنوان «کاهشدهنده خطر» توصیف میکنند. اما آیا این کاهش خطر، برای ادامه استفاده از این فناوری کافی است؟ آیا والدین و کودکانی که در آینده با پیامدهای احتمالی روبهرو میشوند، آماده پذیرش این ریسک هستند؟

تجربه واقعی بیماران چه بوده است؟
پاسخ به این پرسشها بسیار مهم است:
- چند نفر برای این روش درمانی ثبتنام کردهاند؟
- چرا بعضی افراد رد شدهاند؟
- چرا برخی از تاییدشدگان در نهایت درمان را شروع نکردهاند؟
این اطلاعات به دانشمندان کمک میکند که بفهمند این روش درمانی چه مزایا و محدودیتهایی دارد. همچنین باید تجربیات خانوادههایی که درمان برای آنها موفق نبوده است یا شرایط لازم برای درمان را نداشتهاند نیز مورد مطالعه قرار گیرد، چرا که دادن امیدهای بیاساس میتواند آسیب روانی شدیدی به افراد وارد کند.
تولد این ۸ کودک سالم بدون شک یک موفقیت علمی بزرگ برای بریتانیا محسوب میشود و میتواند راه را برای درمان بیماریهای ژنتیکی هموار کند. اما این موفقیت باید با شفافیت کامل درباره مخاطرات، محدودیتها و میزان واقعی اثربخشی همراه باشد.