مطالعات جدید نشان دادهاند که مکمل کراتین میتواند اثرات درمانهای گفتاری را در درمان افسردگی تقویت کند.
به گزارش تکناک، طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی، حدود 280 میلیون نفر در سراسر جهان از افسردگی رنج میبرند. این بیماری اغلب با رواندرمانی، داروهای ضدافسردگی یا ترکیبی از هر دو، درمان میشود، اما این روشها همیشه برای همه افراد مؤثر نیستند.
به گفته محققان، بین یکسوم تا یکچهارم بیماران هیچگونه پاسخی به استراتژیهای ضدافسردگی نمیدهند، یا به دلیل عدم اثرگذاری یا عوارض جانبی، درمان خود را ادامه نمیدهند. در همین راستا جستوجو برای روشهای درمانی جدید و مؤثر برای بیماران مبتلا به افسردگی بسیار حائز اهمیت است.
در این میان، کراتین میتواند به عنوان یک ابزار مکمل ارزشمند در کنار درمانهای موجود معرفی شود. این ترکیب ارگانیک که به طور طبیعی در برخی مواد غذایی حیوانی و مکملها یافت میشود و در کبد و مغز تولید میگردد، به سلولها انرژی میدهد. این ویژگی باعث شده است که کراتین به طور گستردهای در ورزش و بدنسازی مورد استفاده قرار گیرد.
تحقیقات پیشین نیز به اثرات مثبت کراتین در درمان افسردگی اشاره کردهاند. کراتین در آزمایشهای حیوانی برای بررسی افسردگی مؤثر بوده و شواهد اولیه از مطالعات انسانی نشان داده است که مکمل کراتین میتواند اثرات داروهای ضدافسردگی را تقویت کند.
در همین راستا گروهی از محققان تصمیم گرفتند تا تأثیر کراتین را در کنار درمان شناختی رفتاری (CBT) بررسی کنند. درمان شناختی رفتاری یک روش گفتاری است، که به بیماران کمک میکند تا با تغییر در تفکرات و رفتارها، مشکلات خود را مدیریت کنند.
محققان فرض کردند که کراتین میتواند با تقویت عملکرد شناختی و رفتاری، اثرات درمان CBT را تقویت کند و حتی خود به طور مستقیم اثرات ضدافسردگی نشان دهد. این موضوع تاکنون در محیطهای آزمایشی بالینی بررسی نشده بود.
برای این تحقیق، 100 نفر مبتلا به افسردگی از خفیف تا شدید در هند انتخاب شدند، که حداقل هشت هفته هیچ داروی ضدافسردگی مصرف نکرده بودند.
این افراد در ابتدا پرسشنامهای تکمیل کردند که نمره افسردگی آنها را از صفر (بدون افسردگی) تا 27 (افسردگی شدید) مشخص میکرد. میانگین نمره افسردگی در این گروه 17.6 بود، که افسردگی متوسط تا شدید را نشان میداد.
سپس این افراد به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول روزانه 5 گرم کراتین مونوهیدرات دریافت کردند و گروه دوم همان مقدار نشاسته (دارونما) مصرف کردند. برای هر دو گروه این درمان به همراه جلسات درمان شناختی رفتاری (CBT) هر دو هفته یک بار اجرا میشد.
پس از گذشت 8 هفته، نمرات افسردگی در هر دو گروه کاهش پیدا کرد، اما این کاهش در گروهی که کراتین مصرف میکردند، به طور قابل توجهی بیشتر بود.
در پایان دوره، گروهی که کراتین مصرف کرده بودند، میانگین نمره افسردگی 5.8 را کسب کردند، که نشاندهنده افسردگی خفیف بود. در حالی که گروه دارونما، نمره 11.9 را به دست آوردند، که نشاندهنده افسردگی متوسط است.
این نتایج نشان میدهند که کراتین ممکن است اثربخشی داروهای ضدافسردگی را در درمان شناختی رفتاری افزایش دهد. همچنین کراتین در طول مطالعه ایمن و به خوبی تحمل شده بود.
با وجود این، برای ارزیابی کامل اثرات مکمل کراتین به عنوان بخشی از درمان افسردگی، نیاز به مطالعات بزرگتر، طولانیتر و متنوعتر وجود دارد. در صورتی که این مطالعات موفقیتآمیز باشند، کراتین میتواند به عنوان یک گزینه مؤثر و ارزان در درمانهای آینده افسردگی معرفی شود.