فهرست مطالب
در دنیای بازیهای ویدیویی، طولانیبودن همیشه به معنای کشدار بودن نیست. بعضی بازیها ساعتها شما را درگیر میکنند، چون جهان بزرگی دارند، بعضی بهخاطر روایت شاخهای و تصمیمهای متعدد، و بعضی دیگر اساساً پایانی قطعی ندارند و هر بار تجربهای تازه میسازند.
وقتی از «طولانیترین بازیهای تاریخ» صحبت میکنیم، منظور فقط تعداد ساعت نیست، بلکه نوع تجربهای است که بازی در طول زمان شکل میدهد؛ تجربهای که میتواند دهها یا حتی صدها ساعت ادامه پیدا کند، بدون اینکه حس تکرار ایجاد شود.
در این مقاله، طولانیترین بازیهای تاریخ را بررسی میکنیم؛ نه فقط بر اساس مدت زمان اتمام داستان، بلکه با نگاه دقیقتر به تجربه کامل (Completionist)، مأموریتهای جانبی، آزادی عمل بازیکن و ساختار جهان بازی. هدف این است که بدانید کدام بازیها واقعاً ارزش سرمایهگذاری زمانی طولانی را دارند و برای چه نوع بازیکنی ساخته شدهاند. پس تا انتهای این مقاله همراه تکناک باشید.
01
از 04طولانیترین بازیهای جهان باز و نقشآفرینی؛ معیار انتخاب چیست؟

طولانیبودن یک بازی میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. بعضی بازیها داستانی مفصل دارند، بعضی پر از فعالیتهای جانبی هستند و بعضی دیگر عمداً طوری طراحی شدهاند که پایان مشخصی نداشته باشند. برای اینکه مقایسه منصفانه باشد، چند معیار مشخص را در نظر میگیریم.
۱. زمان لازم برای اتمام داستان اصلی (Main Story)
اولین معیار، زمان لازم برای دیدن پایان روایت اصلی است. این بخش شامل مأموریتهای اصلی، پیشرفت خط داستانی، سینماتیکها و باسفایتهای داستانمحور میشود. در بعضی بازیها میتوانید با تمرکز کامل روی داستان، تجربهای نسبتاً فشرده داشته باشید؛ در حالی که در برخی دیگر، حتی خط اصلی هم دهها ساعت زمان میبرد. این عدد پایه مقایسه است، اما بهتنهایی تصویر کامل را نشان نمیدهد.
۲. زمان تجربه کامل (Completionist)
اینجا جایی است که بازیهای واقعاً طولانی خودشان را نشان میدهند. Completionist یعنی انجام تمام مأموریتهای فرعی، بازکردن همه مناطق نقشه، جمعآوری آیتمها، ارتقای کامل شخصیت و عبور از چالشهای اختیاری. بعضی بازیها در این بخش بهراحتی از مرز ۲۰۰ یا ۳۰۰ ساعت عبور میکنند و حتی بعد از آن هم هنوز کار برای انجامدادن باقی میگذارند.
۳. ساختار جهان باز و میزان آزادی عمل
نقشه بزرگ بهتنهایی کافی نیست. آنچه بازی را طولانی میکند، آزادی عمل واقعی است؛ اینکه بتوانید مسیر خودتان را انتخاب کنید، به سراغ فعالیتهای دلخواه بروید و روایت را به شکل غیرخطی پیش ببرید. بازیهای سندباکس و نقشآفرینی عمیق معمولاً در این بخش امتیاز بالاتری میگیرند، چون شما را مجبور به حرکت در یک مسیر مشخص نمیکنند.
۴. محتواهای افزوده: بستههای الحاقی، مودها و آپدیتها
بسیاری از بازیهای طولانی فقط به نسخه پایه محدود نمیشوند. بستههای الحاقی داستانی، آپدیتهای رایگان و بهویژه مودها میتوانند عمر یک بازی را چند برابر کنند. در بعضی عناوین، این محتواها آنقدر گسترده هستند که تجربه بازی عملاً پایانناپذیر میشود و هر بار میتوانید با رویکردی تازه به آن برگردید.
02
از 04طولانیترین بازیهای تاریخ؛ رتبهبندی تحلیلی بر اساس گیمپلی و مدت زمان اتمام بازی
رتبه ۱۰: GTA V

GTA V شاید از نظر داستانی کوتاهتر از بسیاری از بازیهای این فهرست باشد و داستان اصلی آن معمولاً در حدود ۳۰ ساعت تمام میشود، اما قدرت واقعی بازی در چیز دیگری است. نقشه بزرگ، فعالیتهای جانبی متنوع و آزادی عمل بالا باعث میشود تجربه تکنفره بهمراتب طولانیتر شود. مهمتر از آن، GTA Online است که عملاً عمر بازی را نامحدود میکند و میتواند صدها ساعت بازیکن را درگیر مأموریتها، رقابتها و محتوای آنلاین کند. GTA V برای بازیکنهایی مناسب است که تنوع فعالیت، آزادی کامل و تجربه اجتماعی را مهمتر از روایت خطی میدانند.
رتبه ۹: Cyberpunk 2077

Cyberpunk 2077 در نسخههای اولیه شاید از نظر محتوا ناامیدکننده به نظر میرسید، اما حالا به یک RPG شهری نسبتاً پرحجم تبدیل شده است. داستان اصلی حدود ۳۰ تا ۳۵ ساعت طول میکشد، اما مأموریتهای جانبی متنوع، خطوط داستانی شخصیتها و بسته الحاقی Phantom Liberty تجربه را به حدود ۱۲۰ تا ۱۵۰ ساعت میرساند. تصمیمگیریهای شاخهای و سبکهای مختلف بازیکردن باعث میشود بسیاری از بازیکنها بیش از یکبار سراغ بازی بروند. این عنوان برای کسانی مناسب است که فضای مدرن، روایت شخصیتمحور و نقشآفرینی شهری را به جهانهای فانتزی ترجیح میدهند.
رتبه ۸: Elden Ring

Elden Ring طولانیترین تجربه در میان بازیهای سولزلایک محسوب میشود. داستان اصلی بسته به مسیر انتخابی میتواند بین ۵۰ تا ۷۰ ساعت زمان ببرد، اما ساختار جهان باز بازی باعث میشود این عدد بهسرعت افزایش پیدا کند. باسهای اختیاری، مناطق مخفی، دانجنها و مسیرهای جایگزین تجربه کامل بازی را به حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ ساعت میرسانند. چیزی که Elden Ring را زمانبر میکند، فقط حجم محتوا نیست، بلکه سختی و نیاز به یادگیری تدریجی سیستم مبارزه است. این بازی برای بازیکنهایی مناسب است که از چالش، آزمونوخطا و کشف تدریجی جهان لذت میبرند و حاضرند برای هر پیروزی زمان صرف کنند.
رتبه ۷: Red Dead Redemption II

Red Dead Redemption II نمونهای از بازیهایی است که زمان را عمداً کش میدهد، اما نه به شکل آزاردهنده. داستان اصلی حدود ۶۰ ساعت طول میکشد، اما ریتم آهسته روایت، سفرهای طولانی، تعاملهای محیطی و جزئیات نفسگیر باعث میشود تجربه واقعی بسیار طولانیتر حس شود. فعالیتهای جانبی مثل شکار، ماهیگیری، مأموریتهای اختیاری و حتی پرسهزدن ساده در نقشه، زمان بازی را به بیش از ۲۰۰ ساعت میرساند. این بازی برای بازیکنهایی مناسب است که دنبال تجربهای سینمایی، عمیق و آرام هستند و از عجلهنداشتن در پیشرفت لذت میبرند. رد دد ۲ بیشتر از آنکه «بازی شود»، زندگی میشود.
رتبه ۶: The Witcher 3: Wild Hunt

The Witcher 3 از آن بازیهایی است که طولانیبودنش نه از روی اغراق، بلکه از دل کیفیت بیرون میآید. داستان اصلی بازی حدود ۵۰ تا ۶۰ ساعت زمان میبرد، اما این عدد فقط نوک کوه یخ است. مأموریتهای فرعی در ویچر ۳ عملاً داستانهای کوتاه مستقل هستند؛ با شخصیتپردازی، انتخابهای اخلاقی و پیامدهایی که گاهی از خط اصلی هم تأثیرگذارتر میشوند. اگر بستههای الحاقی Hearts of Stone و Blood and Wine را هم در نظر بگیریم، تجربه کامل بازی بهراحتی به ۱۸۰ تا ۲۰۰ ساعت میرسد. این بازی برای بازیکنهایی مناسب است که حوصله خواندن دیالوگ، دنبالکردن روایت غیرخطی و غرقشدن در دنیایی تاریک و بالغ را دارند و طولانیبودن را نه بهعنوان مانع، بلکه بهعنوان مزیت میبینند.
رتبه ۵: The Elder Scrolls V: Skyrim

Skyrim نمونه کلاسیک یک بازی است که به بازیکن اجازه میدهد هرطور میخواهد بازی کند. داستان اصلی نسبتاً کوتاه است، اما حجم کوئستهای فرعی، انجمنها، کاوش آزاد و پشتیبانی گسترده از مودها باعث میشود عمر بازی چند برابر شود. بسیاری از بازیکنها صدها ساعت در Skyrim وقت میگذرانند بدون اینکه حتی خط داستانی اصلی را تمام کنند. این بازی برای کسانی مناسب است که آزادی عمل و زندگیکردن در یک جهان فانتزی را به پایان مشخص ترجیح میدهند.
رتبه ۴: Assassin’s Creed Valhalla

در میان بازیهای داستانمحور، Valhalla یکی از طولانیترینهاست. داستان اصلی بهتنهایی بیش از ۶۰ ساعت زمان میبرد و ساختار منطقهای بازی باعث میشود هر بخش حس یک اپیزود مستقل را داشته باشد. وقتی فعالیتهای جانبی، نقشه عظیم انگلستان و بستههای الحاقی را اضافه کنیم، زمان تجربه کامل بهراحتی از ۲۵۰ ساعت عبور میکند. این بازی برای کسانی مناسب است که به جهانهای بزرگ، پیشرفت تدریجی و تجربهای طولانیمدت بدون عجله علاقه دارند.
رتبه ۳: Persona 5 Royal

Persona 5 Royal یکی از طولانیترین تجربههای داستانمحور در میان بازیهای نقشآفرینی ژاپنی است و بیش از هر چیز، زمان را از طریق روایت تدریجی و زندگی روزمره مصرف میکند. داستان اصلی بازی معمولاً بین ۹۵ تا ۱۱۰ ساعت طول میکشد، اما اگر بخواهید تمام Confidantها را کامل کنید، مأموریتهای جانبی را ببینید، Palaceهای اختیاری را تجربه کنید و محتوای اضافه نسخه Royal را هم از دست ندهید، زمان بازی بهراحتی به ۱۵۰ تا حتی ۱۸۰ ساعت میرسد.
دلیل طولانیبودن Persona 5 Royal فقط حجم محتوا نیست، بلکه ساختار زمانی خاص آن است؛ بازی شما را مجبور میکند بین مدرسه، روابط اجتماعی، مبارزه، مدیریت زمان و تصمیمگیریهای کوچک اما اثرگذار تعادل برقرار کنید. هر انتخاب اشتباه میتواند ساعتها شما را عقب بیندازد و همین مسئله باعث میشود تجربه کامل بازی نیازمند صبر و برنامهریزی باشد. Persona 5 Royal برای بازیکنهایی مناسب است که روایت شخصیتمحور، دیالوگهای زیاد و پیشرفت آهسته اما عمیق را به اکشن سریع ترجیح میدهند و از بازیهایی که شبیه یک سریال طولانی جلو میروند لذت میبرند.
رتبه ۲: Minecraft

Minecraft نمونه خالص یک بازی بدون پایان واقعی است. نه داستان خطی دارد و نه الزام مشخصی برای تمامکردن. میتوان Ender Dragon را شکست داد و بازی را «تمامشده» دانست، اما برای بسیاری از بازیکنها آن نقطه تازه آغاز کار است. ساختوساز، بقا، ردستون، مودها، سرورها و خلاقیت بیحدومرز باعث میشود Minecraft از نظر زمان تجربه، عملاً سقف نداشته باشد. برای کسانی که دوست دارند جهان خودشان را بسازند و ساعتها درگیر جزئیات شوند، این بازی یکی از طولانیترین تجربههای ممکن را رقم میزند.
رتبه ۱: No Man’s Sky

اگر مفهوم «پایانناپذیری» را جدی بگیریم، No Man’s Sky در صدر این فهرست میایستد. این بازی اساساً پایان مشخصی ندارد و حتی صحبت از Completionist در موردش کمی بیمعناست. داستان اولیه را میتوان در حدود ۳۰ تا ۴۰ ساعت دید، اما هسته اصلی بازی جایی شروع میشود که کاوش بین میلیاردها سیاره، ساخت پایگاه، تجارت فضایی، اکسپدیشنها و آپدیتهای مداوم وارد میدان میشوند. تجربه کامل No Man’s Sky میتواند صدها یا حتی هزاران ساعت ادامه پیدا کند، بدون اینکه بازی واقعاً تمام شود. این عنوان برای بازیکنهایی مناسب است که دنبال آرامش، کشف آزادانه و تجربهای بیفشار هستند و از هدفگذاری شخصی لذت میبرند.
03
از 04نکاتی برای انتخاب بازیهای طولانی مناسب برای سلیقه شما

آیا به جهان باز سندباکس علاقه دارید؟
اگر آزادی عمل، کاوش بدون اجبار و ساختن مسیر شخصی برایتان مهم است، سراغ بازیهایی بروید که جهان را به شما تحمیل نمیکنند و انتخاب را به دستتان میسپارند. عناوینی مثل Minecraft، No Man’s Sky یا Valheim بهجای خط داستانی فشرده، ابزار، سیستم و فضا میدهند تا ساعتها در آن زندگی کنید. این بازیها برای کسانی مناسب هستند که از تجربههای خودساخته، آزمونوخطا و پیشرفت تدریجی لذت میبرند و پایان مشخص برایشان اولویت ندارد.
آیا دنبال روایت سنگین هستید یا گیمپلی مکانیکی؟
اگر روایت، شخصیتپردازی و تصمیمگیریهای داستانی برایتان مهمتر است، بازیهای نقشآفرینی داستانمحور مثل The Witcher 3، Red Dead Redemption II یا Persona 5 انتخابهای منطقیتری هستند. در مقابل، اگر سیستم مبارزه، ساختوساز یا چالشهای مکانیکی برایتان جذابتر است، بازیهایی مثل Elden Ring، Monster Hunter یا SnowRunner زمان زیادی را از شما میگیرند، بدون اینکه الزاماً روایت پررنگی داشته باشند. انتخاب بین این دو مسیر، تعیین میکند که طولانیبودن بازی برایتان لذتبخش میشود یا خستهکننده میماند.
آیا ۱۰۰ درصد کردن بازی برای شما جذاب است؟
اگر از تکمیل همه مأموریتها، جمعآوری آیتمها و دیدن تمام محتوا لذت میبرید، باید سراغ بازیهایی بروید که Completionist را جدی میگیرند. Assassin’s Creed Valhalla، Elden Ring یا Skyrim میتوانند صدها ساعت شما را درگیر نگه دارند، اما فقط اگر حوصله دنبالکردن جزئیات و چالشهای فرعی را داشته باشید. اگر چنین رویکردی برایتان آزاردهنده است، بازیهای پایانناپذیر یا سندباکس انتخاب معقولتری میمانند.
جمعبندی؛ طولانیترین بازیهای تاریخ برای چه گیمرهایی معنا دارند؟
بازیهای طولانی الزاماً برای همه ساخته نشدهاند، اما اگر به دنبال تجربهای هستید که هفتهها یا حتی ماهها شما را درگیر نگه دارد، این دسته از بازیها دقیقاً همان چیزی هستند که باید سراغشان بروید. آنچه یک بازی را واقعاً طولانی میکند، فقط عدد ساعت نیست؛ بلکه ترکیب جهان باز گسترده، مأموریتهای جانبی معنادار، آزادی عمل، سیستم پیشرفت و در برخی موارد پایانناپذیری ذاتی بازی است.
در این مقاله دیدید که بعضی بازیها مثل No Man’s Sky یا Minecraft اساساً پایانی ندارند و هرچه بیشتر در آنها وقت بگذارید، افقهای تازهتری پیش رویتان باز میشود. در مقابل، بازیهایی مثل The Witcher 3 یا Red Dead Redemption II با روایت عمیق و محتوای جانبی سنگین، طولانیبودن را به تجربهای داستانمحور تبدیل میکنند. انتخاب بین این دو مسیر کاملاً به سلیقه شما برمیگردد؛ اینکه دوست دارید بازی را زندگی کنید یا آن را روایتمحور و هدفمند پیش ببرید.
در نهایت، طولانیترین بازیهای تاریخ زمانی بهترین انتخاب میشوند که با ریتم، حوصله و سبک بازی شما همخوانی داشته باشند و قرار نباشد صرفاً برای تمامکردن، ساعتها وقت بگذارید.
04
از 04پرسشهای متداول (FAQ)
بازیهایی مثل Minecraft، No Man’s Sky و Elite: Dangerous بهدلیل ساختار پایانناپذیر، عملاً طولانیترین بازیهای تاریخ محسوب میشوند.
در میان بازیهای داستانمحور، Assassin’s Creed Valhalla و Skyrim بیشترین حجم مأموریتهای فرعی و فعالیتهای اختیاری را دارند.
Minecraft، No Man’s Sky و Assassin’s Creed Valhalla در صورت تجربه کامل بهراحتی بیش از ۳۰۰ ساعت زمان میگیرند.
Completionist به بازیکنی گفته میشود که تلاش میکند تمام محتوا، مأموریتها و چالشهای یک بازی را صددرصد کامل کند.
این بازیها بر پایه سیستمهای تکرارپذیر، ساختوساز، بقا یا محتوای تصادفی طراحی شدهاند و پایان مشخصی ندارند.
در اغلب موارد بله، چون روایت شاخهای، مأموریتهای فرعی و سیستم ارتقا شخصیت زمان بازی را افزایش میدهند.
طولانیبودن فقط زمانی مزیت محسوب میشود که محتوا متنوع باشد و حس تکرار و فرسودگی ایجاد نکند.

















