مطالعه ای در زمینه میزان شنوایی در موش های پیر و جوان نشان می دهد که مغز ممکن است برای فیلتر کردن صدای پس زمینه آموزش دیده باشد.
به گزارش تکناک، محققان پزشکی جانز هاپکینز در جستجوی پاسخهایی در مورد نحوه عملکرد مغز در ابتلا به کمشنوایی ناشی از افزایش سن،متوجه شدند که موشهای پیر نسبت به موشهای جوان توانایی کمتری در خاموش کردن برخی سلولهای مغزی فعال در میان صدای محیط دارند.
آنها می گویند که نتیجه این کار، یک مرحله صوتی مبهم ایجاد می کند که تمرکز مغز را بر روی یک نوع صدا مانند کلمات و فیلتر کردن صدای اطراف دشوار می کند.
دانشمندان مدتهاست که کاهش شنوایی مرتبط با افزایش سن را با سلولهای مویی در گوش داخلی مرتبط میدانند که به مرور زمان آسیب می بینند یا از بین میروند.
اما محققان دانشگاه جانز هاپکینز می گویند مطالعات جدید آنها که در 7 دسامبر در مجله علوم اعصاب شرح داده شده است،نشان می دهد که مغز ارتباط زیادی با این بیماری دارد و ممکن است بتوان با آموزش مجدد مغز برای درمان این نوع کم شنوایی،درمانی پیدا کرد.
دکتر پاتریک کانولد،استاد مهندسی زیست پزشکی در دانشگاه جان هاپکینز می گوید:شنیدن فقط از طریق گوش انجام نمی شود.کانولد خاطرنشان می کند که اکثر مردم پس از 65 سالگی به نوعی دچار از دست دادن شنوایی مانند ناتوانی در انتخاب مکالمات فردی در یک کافی شاپ یا رستوران،می شوند.
کانولد و تیمش فعالیت 8078 سلول مغزی یا نورون را در ناحیه مغزی بخش شنوایی 12 موش پیر (16 تا 24 ماهه) و 10 موش جوان (2 تا 6 ماهه) ثبت کردند.
ابتدا،محققان موش ها را با شنیدن صدایی که باعث می شد آنها با شنیدن آن یک کاسه آب را لیس بزنند.، شرطی کردند.سپس همان تمرین را در حین پخش نویز سفید در پس زمینه انجام دادند.بدون سر و صدای محیط،موشهای پیر نیز مانند موشهای جوان با شنیدن صدا،دهانه آب را لیس میزدند.
وقتی محققان نویز سفید را در آزمایش قرار دادند،به طور کلی، موشهای پیر در تشخیص صدا و لیسیدن دهانه بدتر از موشهای جوان عمل کردند.
همچنین، موشهای جوان تمایل داشتند که در شروع یا انتهای این صدا،دهانه را لیس بزنند.موشهای مسنتر، آب را در ابتدای پخش آهنگ لیس میزدند،اما قبل از شنیدن صدا نیز آب را می لیسیدند،که این موضوع نشان میدهد آنها شرطی شده بودند.
سپس،برای اینکه ببینند نورونهای شنوایی مستقیماً در طول چنین آزمایشهای شنوایی چگونه عمل میکنند، محققان از تکنیکی به نام تصویربرداری دو فوتونی برای بررسی بخش شنوایی در موشها استفاده کردند.این تکنیک از فلورسانس برای شناسایی و اندازه گیری فعالیت صدها نورون به طور همزمان استفاده می کند.
در شرایط عادی،زمانی که مدارهای مغزی در حضور نویز محیط به درستی کار میکردند،شنوایی موشها با شنیدن صدا ناشی از فعالیت نورونها افزایش یافت و در همان زمان، سایر نورونها سرکوب یا خاموش شدند.با این حال،در اکثر موشهای پیر،تعادل به سمت داشتن نورونهای فعال تغییر میکند و نورونهایی که قرار بود هنگام پخش آهنگ در حضور پسزمینه پر سر و صدا خاموش شوند، نتوانستند این کار را انجام دهند.
علاوه بر این، محققان دریافتند که درست قبل از زنگ صدا،در موشهای مسن تا دو برابر بیشتر از موشهای جوان فعالیت نورون وجود داشت،بهویژه در میان نرها، که باعث میشد حیوانات قبل از شروع صدا،دهانه را لیس بزنند.
کانولد میگوید یک دلیل احتمالی برای این نتیجه این است که در موشهای پیر، مغز ممکن است دستور دهد یا طوری رفتار کند که گویی صدایی وجود دارد،در حالی که وجود ندارد.
همچنین آزمایشها به وسیله نویز محیط نشان داد که موشهای جوان تغییراتی در نسبت نورونهای فعال به غیرفعال تجربه کردند،در حالی که موشهای مسنتر به طور کلی نورونهای فعالتری داشتند.به گفته محققان، موشهای جوان میتوانند اثرات سر و صدای محیط را بر فعالیت عصبی سرکوب کنند در حالی که موشهای پیر نمیتوانند این کار را انجام دهند.
کانولد میگوید:به نظر میرسد در حیوانات مسنتر،سر و صدای محیط فعالیت نورونها را مبهم تر میکند و توانایی تشخیص صداهای فردی را مختل میکند.
از سوی دیگر،کانولد معتقد است که به دلیل پتانسیل یادگیری انعطافپذیر مغز پستانداران،میتوان به آنها آموزش داد تا این کار برای حیوانات مسن تر و حتی انسان ها مفید واقع شوند.
او میگوید:ممکن است راههایی برای آموزش مغز برای تمرکز روی صدای فردی در میان صداهای ناهنجار وجود داشته باشد.
کانولد خاطرنشان می کند که برای ترسیم دقیق ارتباط بین ناتوانی در خاموش کردن نورون های خاص و کاهش شنوایی در میان صدای محیط،از جمله مدارهای مغزی درگیر و نحوه تغییر آنها با افزایش سن، و همچنین تفاوت های بالقوه بین حیوانات نر و ماده به تحقیقات بیشتری نیاز است.