دادههای اخیر حاکی از آن است که بخش عمده افزایش نابرابری دستمزد از سال 1980 را میتوان به اتوماسیون نسبت داد که جایگزین کارگران با تحصیلات کمتر شده است.
به گزارش تکناک، هنگام استفاده از صندوقهای پرداخت اتوماتیک در سوپرمارکتها و داروخانهها، بعید به نظر میرسد که خریدهای خود را به خوبی کارمندان سابق باجهها انجام دهید. مزیت اصلی اتوماسیون برای زنجیره های خرده فروشی بزرگ، کاهش هزینههای بسته بندی است.
دارون اسیمگلو اقتصاددان MIT میگوید: اگر از صندوقهای پرداخت اتوماتیک استفاده کنید، بهرهوری تغییر چندانی نخواهد کرد. با این حال، از نظر دستمزد از دست رفته برای کارمندان، تأثیرات توزیعی نسبتاً زیادی خواهد داشت، بهویژه برای کارگران خدماتی با مهارت پایین. این صندوق بیشتر یک سیستم تغییر نیروی کار است تا یک وسیله افزایش بهره وری.
مطالعه جدیدی که توسط اسیمگلو تألیف شده، میزان تأثیر اتوماسیون بر نابرابری درآمد در ایالات متحده، با جایگزینی کارگران با فناوری اعم از صندوقهای پرداخت اتوماتیک، سیستمهای مرکز تماس، فناوری خط مونتاژ یا سایر دستگاهها را میسنجد. در طول چهار دهه گذشته، شکاف درآمدی بین کارگران با تحصیلات بیشتر و کمتر به طور قابل توجهی افزایش یافته است. این مطالعه نشان میدهد که اتوماسیون مسئول بیش از نیمی از این افزایش است.
اسیمگلو میگوید: این مسئله 50 تا 70 درصد از تغییرات یا اختلاف بین نابرابری گروهی را از سال 1980 تا حدود 2016 توضیح میدهد.
از سال 1980 در ایالات متحده، درآمد تعدیل شده بر اساس تورم افراد دارای مدرک دانشگاهی و فوق لیسانس به طور قابل توجهی افزایش یافته است، در حالی که درآمدهای تعدیل شده بر اساس تورم افراد زیر دیپلم 15 درصد کاهش یافته است.
چه مقدار از این تغییر بخاطر اتوماسیون است؟
افزایش نابرابری دستمزد می تواند ناشی از موارد دیگری به جز اتوماسیون باشد. این موارد شامل کاهش گستردگی اتحادیه های کارگری، کاهش رقابت کاری در اثر وجود بازار انحصاری و همچنین تغییرات تکنولوژیکی می شوند.
برای انجام این مطالعه، اسیمگلو و رسترپو از آمار اداره تحلیل اقتصادی ایالات متحده در مورد میزان استفاده از نیروی انسانی در 49 صنعت از سال 1987 تا 2016 و همچنین دادههای مربوط به ماشینآلات و نرمافزارهای مورد استفاده در این بازی زمانی، استفاده کردند. محققان همچنین از دادههایی استفاده کردند که قبلاً در مورد پذیرش رباتها در ایالات متحده از سال 1993 تا 2014 جمعآوری کرده بودند. در مطالعات قبلی، این دو محقق دریافتند که رباتها به خودی خود جایگزین تعداد قابل توجهی از کارگران در ایالات متحده شدهاند و به برخی از شرکتها کمک کردهاند تا بر صنعت خود تسلط پیدا کنند همچنین موجبات نابرابری را فراهم آوردند.
همزمان، محققان از معیارهای اداره سرشماری ایالات متحده، از جمله دادههای نظرسنجی جامعه آمریکا، برای ردیابی نتایج کارگران در این مدت برای تقریباً 500 زیر گروه جمعیتی، که بر اساس جنسیت، تحصیلات، سن، نژاد و قومیت، و وضعیت مهاجرت و با توجه به وضعیت اشتغال، دستمزد ساعتی تعدیل شده بر اساس تورم و موارد دیگر از سال 1980 تا 2016 تقسیم شده اند، استفاده کردند. با بررسی ارتباط بین تغییرات در شیوه های کسب و کار در کنار تغییرات در نتایج بازار کار، این مطالعه می تواند تخمین بزند که اتوماسیون چه تاثیری بر کارگران داشته است.
در نهایت، این محققان به این نتیجه رسیدند که اثرات عمیق بوده است. به عنوان مثال، از سال 1980، آنها تخمین میزنند که اتوماسیون با در نظر گرفتن تورم، دستمزد مردان زیر دیپلم را 8.8 درصد و زنان زیر دیپلم را 2.3 درصد کاهش داده است.
یک نکته مفهومی اصلی که اسیمگلو میگوید این است که اتوماسیون باید متفاوت از سایر اشکال نوآوری، با اثرات متمایز خود در محیطهای کار در نظر گرفته شود، و نه صرفاً به عنوان بخشی از یک روند گستردهتر به سمت اجرای فناوری در زندگی روزمره.
دوباره صندوق های پرداخت اتوماتیک را در نظر بگیرید. اسیمگلو این نوع ابزارها را به دلیل توازنی که در آنها وجود دارد، فناوری نیمه اتوماتیک مینامد: چنین نوآوریهایی برای حد سودآوری شرکتها خوب، برای کارکنان صنعت خدمات بد، و در مقیاس بهره وری کلی، که شاخصه واقعی یک نوآوری در جهت بهبود کیفیت کلی زندگی است، کم اهمیت هستند.
اسیمگلو میگوید: تغییر فناوری که بهرهوری صنعت یا بهرهوری یک نوع نیروی کار را ایجاد یا زیاد میکند، سودهای بهرهوری بزرگ مورد انتظار را ایجاد میکند، اما اثرات توزیعی عظیمی ندارد. در مقابل، اتوماسیون اثرات توزیعی بسیار بزرگی ایجاد میکند و ممکن است اثرات بهره وری زیادی نداشته باشد.
نگاهی جدید به تصویر کلی
نتایج، یک جایگاه مشخص در پژوهش اتوماسیون و مشاغل را به خود اختصاص میدهند. برخی از حسابهای مشهور فناوری، کاهش تقریباً کل مشاغل در آینده را پیشبینی کردهاند. متناوباً، بسیاری از محققان تصویر دقیق تری را ایجاد کرده اند، که در آن فناوری به طور نامتناسبی به نفع کارگران با تحصیلات عالی است، اما همچنین مکمل های قابل توجهی بین ابزارهای با فناوری پیشرفته و نیروی کار ایجاد میکند.
مطالعه کنونی حداقل از لحاظ زاویه دید با این تصویر اخیر متفاوت است، و چشم انداز روشن تری را ارائه میدهد که در آن اتوماسیون قدرت درآمد را برای کارگران کاهش داده و به طور بالقوه میزان راه حل های سیاستی را کاهش میدهد. به عبارت دیگر منجر به قدرت چانه زنی بیشتر برای کارگران و تمرکز کمتر در بازار میشود. و این امر میتواند اثرات مضر اتوماسیون بر دستمزد را تقلیل دهد.
اسیمگلو میگوید: این یافتهها از حیث آنکه بر تأثیر بیش از حد تصوری ر اتوماسیون دارند، بحث برانگیز هستند، همچنین حاکی از قدرت توجیهکنندگی کمتر سایر عوامل هستند.
با این حال، او میافزاید، در تلاش برای شناسایی عوامل نابرابری درآمد، این مطالعه سایر نظریههای غیرفناوری را بهطور کامل حذف نمیکند. علاوه بر این، سرعت اتوماسیون اغلب تحت تأثیر عوامل نهادی مختلف، از جمله قدرت چانه زنی نیروی کار است.
اقتصاددانان میگویند که این مطالعه افزوده مهمی به پژوهش اتوماسیون، کار و نابرابری است و باید در بحث های آینده حول این مسائل مورد بررسی قرار گیرد.
به نوبه خود، اسیمگلو و رسترپو در مقاله، جهت های متعددی را برای تحقیقات آینده شناسایی میکنند. این شامل بررسی واکنش در طول زمان توسط مشاغل و کارگران به افزایش اتوماسیون است