فرضیهی تازه یک اخترفیزیکدان ناسا به نام روزمرگی رادیکال میگوید موجودات فضایی وجود دارند، اما مثل ما گرفتار محدودیت فناوریاند و نمیتوانند مارا پیدا کنند.
به گزارش تکناک، در سال ۱۹۵۰، فیزیکدان برجسته و پدر انرژی هستهای، «انریکو فرمی»، در یک ناهار غیررسمی با همکارانش پرسشی را مطرح کرد که تا امروز ذهن بشر را به خود مشغول کرده است: «پس موجودات فضایی کجا هستند؟»
او به این اشاره داشت که اگر در کیهان، احتمال وجود تمدنهای فرازمینی هوشمند زیاد است، چرا هیچگاه اثری از آنها مشاهده نکردهایم؟ همین پرسش ساده، بعدها به عنوان «پارادوکس فرمی» شهرت یافت و به یکی از اسرار بزرگ علم اخترفیزیک تبدیل شد.
اکنون، پس از بیش از هفتاد سال، اخترفیزیکدانی به نام رابین کُربت (Robin Corbet) از مرکز پروازهای فضایی گادرد ناسا و دانشگاه مریلند، فرضیهای تازه ارائه کرده است که پاسخی متفاوت و درعینحال ساده برای این معما پیشنهاد میکند.
او در مقالهای که هنوز بهطور رسمی داوری علمی نشده است، نظریهای به نام «روزمرگی رادیکال» (Radical Mundanity) را مطرح کرده که بر پایه آن، موجودات فضایی هوشمند احتمالاً چندان پیشرفتهتر از ما نیستند؛ آنقدر که بتوانند با ما ارتباط برقرار کنند یا ما توان شناساییشان را داشته باشیم.
کُربت معتقد است که ممکن است تمدنهای هوشمند دیگری در کهکشان راه شیری وجود داشته باشند، اما سطح پیشرفت آنها فقط اندکی از انسانها بیشتر است. او در گفتوگویی با روزنامهی گاردین گفته است: «میتوان تفاوت میان ما و آنها را شبیه تفاوت میان آیفون ۱۷ و آیفون ۴۲ دانست. در ظاهر، فاصلهی بزرگی است، اما در عمل شاید نتواند مرزهای ارتباط میانستارهای را درنوردد.» از دید او، همین تفاوت کوچک باعث میشود که نه ما بتوانیم سیگنالهای آنها را ردیابی کنیم و نه آنها از وجود ما باخبر شوند.
در دههی ۱۹۶۰، اخترفیزیکدان «فرانک دریک» معادلهای را معرفی کرد که هدفش تخمین تعداد تمدنهای قابلارتباط در کهکشان بود. «معادلهی دریک» با درنظرگرفتن عواملی مانند تعداد ستارگان دارای سیاره، احتمال پیدایش حیات، و مدتزمانی که یک تمدن میتواند سیگنالهای رادیویی بفرستد، تخمینی از وجود موجودات هوشمند دیگر ارائه میدهد. طبق محاسبات، تعداد زیادی از این تمدنها باید وجود داشته باشند.

زمین سالهاست که سیگنالهای رادیویی به فضا ارسال میکند و این یعنی پاسخ معادلهی دریک، دستکم «یک» است. اما اگر این محاسبات درست باشند، چرا تاکنون هیچ نشانهای از دیگران نیافتهایم؟ اگر تمدنهای بیگانه توانسته باشند کهکشان را درنوردند، باید اثرشان را از طریق امواج مصنوعی، سازههای بزرگ مانند «کرهی دایسون» یا حتی اشیای بیگانه روی زمین شناسایی میکردیم. با این حال، تاکنون هیچ مدرکی یافت نشده است.
دانشمندان توضیحات بسیاری برای این «سکوت بزرگ» پیشنهاد کردهاند. برخی میگویند شاید موجودات فضایی آنقدر پیشرفتهاند که فناوری ما قادر به شناسایی آنها نیست. گروهی دیگر معتقدند ممکن است آنها آگاهانه از برقراری ارتباط با ما خودداری میکنند تا از خطرهای احتمالی در امان بمانند. دیدگاهی بدبینانهتر هم میگوید که شاید انسان واقعاً تنها گونهی هوشمند در کل کهکشان است. فرضیهی تیرهتر دیگری هم وجود دارد که میگوید هر تمدن پیشرفتهای در نهایت خود را نابود میکند، پیش از آنکه بتواند به دیگران دست یابد.
اما کُربت همهی این دیدگاهها را بیش از اندازه افراطی میداند. او میپرسد: «اگر مسئله به این سادگی باشد که هر تمدنی به نقطهای از محدودیت طبیعی در فناوری برسد و نتواند از آن فراتر برود، چه؟»
بر اساس فرضیهی «روزمرگی رادیکال»، شاید همهی تمدنهای هوشمند در نهایت به سقفی از توانایی فناورانه برسند؛ سطحی که فراتر از آن، انرژی و منابع لازم برای پیشرفتهای بیشتر در دسترس نیست یا انگیزهی آن از میان میرود. در این حالت، هر تمدنی درون محدودهی خود باقی میماند، به همان اندازه پیشرفته میشود که نیاز دارد، و در نهایت علاقهاش را به جستوجوی دیگران از دست میدهد.
کُربت میگوید شاید کهکشان برخلاف تصور عمومی، پر از تمدنهای بسیار پیشرفته و فضانورد نیست، بلکه دنیایی معمولیتر و «خستهکنندهتر» از آن چیزی است که در داستانهای علمیتخیلی میبینیم. در واقع، شاید موجودات فضایی همانقدر گرفتار محدودیتها و مشکلاتاند که ما؛ درگیر منابع، انرژی، و حتی سیاستهای داخلی سیارهی خود.
با وجود این بدبینی، کُربت معتقد است که امکان یافتن نشانههایی از حیات بیگانه هنوز وجود دارد. حتی تمدنهایی که از نظر فناوری چندان پیشرفته نیستند، ممکن است در اثر فعالیتهای روزمرهشان، نوعی «نشت رادیویی» به فضا ارسال کنند. او توضیح میدهد که با توسعهی تلسکوپهای رادیویی و ابزارهای دقیقتر در سالهای آینده، احتمال شناسایی چنین سیگنالهایی افزایش مییابد.
به باور او، اگر روزی موفق شویم چنین نشانهای را ردیابی کنیم، تأثیری عمیق بر درک ما از جایگاه بشر در کیهان خواهد داشت؛ هرچند ممکن است از نظر فناوری، سود چندانی نصیبمان نشود. کُربت مینویسد: «چنین کشفی بیتردید از نظر فلسفی و فرهنگی دگرگونکننده خواهد بود، اما شاید نتواند جهشی بزرگ در فناوری یا انرژی برای ما ایجاد کند. حتی ممکن است از دید برخی، ناامیدکننده باشد؛ چراکه موجودات فضایی ، نه ابرهوشهای فرازمینی، بلکه موجوداتی معمولی و محدود همانند خود ما خواهند بود.»
این فرضیه، اگر درست باشد، تصویری تازه از کیهان به ما میدهد: جهانی که شاید پر از زندگی است، اما نه از نوع باشکوه و آیندهگرایانهای که در تخیل انسان نقش بسته است. تمدنها در سکوتی کیهانی در گوشهای از کهکشان خود زندگی میکنند، بدون توان یا انگیزهی کافی برای ارتباط با دیگران.
در پایان، شاید پاسخ به پرسش فرمی سادهتر از آن چیزی باشد که گمان میکردیم: موجودات فضایی همانجا هستند، اما درست مثل ما، درگیر محدودیتهای خودند و نمیتوانند صدای یکدیگر را بشنوند.