تحقیقات دانشمندان دانشکدۀ پزشکی دانشگاه کرنل نشان میدهد که گیرندههای آستروسیت بهطور متفاوتی بر عملکردهای مغزی مردان و زنان تأثیر میگذارند، پس در نتیجه مغز زنان و مردان باهم تفاوتهایی دارد.
به گزارش تکناک، این یافتههای جدید نشان میدهند که در توسعۀ درمانها نیاز به استفاده از رویکردهای جنسیتی خاص است که این سلولهای مغزی را هدف قرار میدهند.
محققان دانشکدۀ پزشکی دانشگاه کرنل، شواهدی را کشف کردند که نشان میدهد، گیرندههای آستروسیتها که سلولهای مغزی پشتیبان و تنظیمکنندۀ نورونها هستند، میتوانند اثرات متضادی بر عملکرد شناختی میان زنان و مردان داشته باشند. این تحقیق نشاندهندۀ نقش آستروسیتها در کمک به مکانیسمهای مغزی خاص جنسیتی است.
در حالی که بسیاری از مطالعات، اثرات رفتاری گیرندههای آستروسیتی را مورد آزمایش قرار دادهاند، هیچ یک از آنها تاکنون به این موضوع نپرداخته است که آیا جنسیت، نقشی در رفتار گیرندۀ این سلولها دارد یا خیر؟ و بیشتر آنها فقط مردان را آزمایش کردهاند. این مطالعه که ۲۴ می در مجلۀ Cell Reports منتشر شد، این فرضیۀ قدیمی که سیگنالدهی آستروسیتی اثرات مغزی مشابهی در هر دو جنسیت دارد را زیر سؤال برد.
دکتر آنا جی.اور، یکی از محققان این مطالعه گفت: مطالعۀ ما نشان میدهد که اثرات مغزی گزارش شدۀ قبلی در مردان را نمیتوان به زنان تعمیم داد.
همواره تغییراتی در گیرندههای آستروسیتی در بیماریهای مختلف عصبی با تفاوتهای جنسیتی شناخته شده از جمله اختلالات عصبی، اسکیزوفرنی، سکتۀ مغزی و صرع مشاهده میشود. با وجود این، هنوز به درستی مکانیسمهای مغزی تفاوتهای جنسیتی، شناخته نشده است.
چگونه مغز مردان و زنان متفاوت است؟
دکتر سامانتا میدوز که نویسندۀ اول این مطالعه است، بر mGluR3 که یک گیرندۀ گلوتامات غالب در آستروسیتها و یک ژن با تغییر بالا در زوال عقل است، تمرکز کرد. محققان از ویرایش ژن و تحریک گیرندههای مهندسی شده در نمونههای حیوانی برای دستکاری انتخابی آستروسیتها و بررسی اثرات mGluR3 و گیرندههای مرتبط بر یادگیری، حافظه و سایر نتایج شناختی و رفتاری استفاده کردند.
محققان به این نتیجه رسیدند که افزایش سطوح mGluR3 آستروسیتی باعث افزایش حافظه در زنان مسنتر میشود و کاهش سطوح mGluR3 برای مختل کردن حافظه در زنان جوان کافی است و نشان میدهد که mGluR3 به یادآوری حافظه در زنان کمک میکند. امّا در مردان، کاهش mGluR3 حافظه را افزایش داد و افزایش این گیرنده هیچ تأثیری بر مردان نداشت. دکتر میدوز در این باره گفت: جالب است که تأثیر مغزی این گیرندهها در میان جنسیتها حفظ نشده است.
دکتر میدوز با یک محقق دیگر به نام دکتر آدام ال. اور در راستای درک اینکه آیا اثرات واگرا منحصر به mGluR3 است یا منعکسکنندۀ یک ویژگی گستردهتر از سیگنالدهی گیرندۀ آستروسیتی است، همکاری کرد. این محققان گیرندههای آستروسیتی مختلف را بهطور انتخابی تحریک کردند، در حالی که موشها وظایف مربوط به یادگیری و حافظه را انجام میدادند.
در کمال تعجب، محققان شواهد بیشتری مبنی بر اینکه فعال شدن گیرنده، بسته به جنسیت بیولوژیکی، باعث تقویت یا اختلال در حافظه میشود را یافتند. به نظر میرسد عملکرد طبیعی مغز به تعادل جنسیتی در سیگنالدهی آستروسیتی نیاز دارد.
این مطالعه نشان میدهد، تعدیلکنندههای mGluR3 که برای درمان اختلالاتی مانند: اسکیزوفرنی و اضطراب ساخته شدهاند، ممکن است برای ارزیابی تأثیر آنها بر جنسیتهای مختلف به مطالعۀ بیشتری نیاز داشته باشند. درمانهایی که بر گیرندههای آستروسیتی تأثیر میگذارند، امکان دارد تا حدودی به دلیل نقشهای متفاوت آستروسیتها در مردان و زنان، تأثیرات مغزی و ویژۀ جنسیتی ایجاد کنند.
محققان در حال بررسی این هستند که چه مواردی ممکن است باعث ایجاد اثرات متفاوت شود و اینکه آیا سایر عملکردهای مغز در جنسیتهای مختلف، تغییر میکنند یا خیر.