تنگه هرمز یکی از حیاتیترین مسیرهای دریایی جهان به شمار میآید که در جنوب ایران قرار گرفته است. این آبراه استراتژیک نقش کلیدی در جابهجایی جهانی انرژی ایفا میکند، چرا که بخش عمدهای از ذخایر نفت و گاز جهان در منطقه خلیج فارس واقع شدهاند.
بیشتر کشورهای صادرکننده نفت در این منطقه، روزانه بخش زیادی از تولیدات خود را از طریق این تنگه به بازارهای بینالمللی ارسال میکنند، موضوعی که اهمیت ژئوپلیتیکی تنگه هرمز را دوچندان کرده است. در این مقاله از تکناک قصد داریم به بررسی دقیق تنگه هرمز و اهمیت آن در اقتصاد جهانی بپردازیم.
فهرست مطالب
تنگه هرمز کجاست و چه ویژگیهایی دارد؟
تنگه هرمز در نقطه تلاقی دریای عمان و خلیج فارس قرار دارد و تنها راه دسترسی دریایی خلیج فارس به آبهای آزاد جهان به شمار میرود. از سمت شمال، این تنگه به شهرستان میناب در استان هرمزگان ایران محدود میشود و در جنوب به شبهجزیره مسندم، واقع در شمالیترین بخش کشور عمان، میرسد.
این آبراه راهبردی از نظر جغرافیایی به سه بخش اصلی تقسیم میشود: آبهای متعلق به ایران، آبهای تحت حاکمیت عمان، و ناحیهای از آبهای بینالمللی. جالب است بدانید که اغلب مسیرهای تعیینشده برای عبور و مرور کشتیها در بخش عمانی این تنگه قرار دارند.
بر اساس تقسیمات مرزی دریایی، هر یک از دو کشور ایران و عمان دارای ۱۲ مایل دریایی (تقریباً ۲۲ کیلومتر) آبهای سرزمینی هستند و در میان آنها یک کریدور ۳ کیلومتری بهعنوان آبهای آزاد در نظر گرفته شده است. در این مناطق، هیچیک از دو کشور اجازه دخالت در قلمرو آبی دیگری را ندارند و تنها میتوانند بر حوزه دریایی خود نظارت داشته باشند.
در میان آبراههای مهم جهان، تنگه هرمز جایگاهی منحصر بهفرد دارد؛ چرا که هم از نظر موقعیت جغرافیایی و هم از نظر ابعاد دهانه، شرایط مناسبی برای عبور کشتیهای عظیمالجثه و نفتکشهای بینالمللی فراهم میکند. این ویژگی، تنگه هرمز را به یکی از معدود مسیرهای دریایی در جهان تبدیل کرده که چنین ظرفیت راهبردی و عملیاتی بالایی دارد.
نقش اقتصادی، نظامی و سیاسی تردد از این تنگه قابل چشمپوشی نیست. روزانه حدود ۲۰ درصد از نفت صادراتی جهان، معادل نزدیک به ۱۸ میلیون بشکه، از طریق تنگه هرمز جابهجا میشود. این رقم در برخی بازههای زمانی حتی تا ۳۰ درصد از کل صادرات جهانی نفت افزایش یافته است.
کشورهای نفتخیز خاورمیانه مانند ایران، امارات متحده عربی، کویت و عراق، بخش بزرگی از صادرات خود را از این مسیر حیاتی انجام میدهند. همچنین، کشور قطر که در صدر صادرکنندگان گاز طبیعی مایع (LNG) جهان قرار دارد، تمام محمولههای صادراتیاش را از طریق تنگه هرمز به مقاصدی چون اروپا و آمریکا ارسال میکند. این سطح از وابستگی جهانی به تنگه هرمز، آن را به یکی از مهمترین گلوگاههای انرژی جهان بدل کرده است.
چرا تنگه هرمز را شاهرگ انرژی جهان مینامند؟
کشورهای واقع در حاشیه خلیج فارس وابستگی چشمگیری به تنگه هرمز برای صادرات نفت و فرآوردههای نفتی خود دارند. بهعنوان نمونه، عربستان سعودی حدود ۸۸ درصد، ایران نزدیک به ۹۰ درصد، امارات متحده عربی ۹۹ درصد، و عراق چیزی در حدود ۹۸ درصد از نفت خود را از این مسیر به خارج از منطقه صادر میکنند. این میزان برای کویت و قطر حتی به ۱۰۰ درصد میرسد، بهطوری که تمام صادرات انرژی این دو کشور از طریق تنگه هرمز صورت میگیرد.
البته اهمیت این تنگه صرفاً به نفتکشها محدود نمیشود. بیش از نیمی از مبادلات تجاری دریایی کشورهای خلیج فارس نیز از همین مسیر و توسط کشتیهای بزرگ تجاری انجام میشود؛ موضوعی که جایگاه تنگه هرمز را فراتر از یک مسیر صرفاً نفتی ارتقا میدهد.
با توجه به موارد گفتهشده، میتوان بهروشنی دریافت که تنگه هرمز یکی از حیاتیترین شریانهای اقتصادی جهان است. بسته شدن این مسیر حتی برای یک روز میتواند بهشدت بر بازار جهانی انرژی تأثیر بگذارد، بهطوری که احتمال افزایش قیمت نفت تا بالای ۲۰۰ دلار برای هر بشکه وجود دارد. در صورتی که ایران بخواهد این تنگه را مسدود کند، بازگشایی مجدد آن از نظر فنی ممکن است بین چند روز تا سه ماه زمان ببرد، که این تأخیر میتواند تبعات سنگینی برای اقتصاد جهانی در پی داشته باشد.
اثرات نوسانات تنگه هرمز بر اقتصاد جهانی
بستن تنگه هرمز بدون تردید پیامدهای سنگینی برای بازار انرژی جهانی به همراه خواهد داشت. حتی پیش از بروز اختلال کامل در این مسیر حیاتی، تنها با آغاز تنشها، قیمت نفت برنت نزدیک به ۷ درصد افزایش یافت. تحلیلهای مؤسسات مالی نشان میدهد که در صورت بسته شدن موقتی تنگه، قیمت هر بشکه نفت میتواند بین ۸ تا ۳۱ دلار افزایش یابد.
برخی تحلیلگران سناریوهای شدیدتری را نیز مطرح کردهاند؛ بهگونهای که در صورت ایجاد اختلال کامل در تردد، احتمال جهش قیمت نفت تا مرز ۱۵۰ دلار برای هر بشکه وجود دارد. این وضعیت نهتنها موجب افزایش بیسابقه قیمت انرژی میشود، بلکه باعث بروز اختلالات گسترده در زنجیره تأمین جهانی نیز خواهد شد.
از دیگر تبعات قابل توجه این بحران، افزایش چشمگیر هزینههای بیمه کشتیرانی است. برخی بیمهگران بینالمللی، بهویژه برای مسیرهای عبوری از تنگه هرمز و دریای عمان، نرخهای بیمه را تا ۳۶۰ درصد افزایش دادهاند. گزارشهایی نیز از تغییر مسیر کشتیها به دلیل تهدیدهای امنیتی مانند مینگذاری یا حملات پهپادی منتشر شده است.
در صورت بسته شدن کامل تنگه، صادرات گاز طبیعی مایع (LNG) توسط قطر و امارات نیز کاهش مییابد، موضوعی که مستقیماً امنیت انرژی اروپا را تهدید میکند و احتمال بروز جهش قیمتی و بیثباتی در بازار گاز این قاره را افزایش میدهد.
همچنین کشورهایی چون چین که بخش بزرگی از نفت خام خود را از این مسیر تأمین میکنند، با ریسک توقف واردات روبهرو خواهند شد. این موضوع میتواند بر روابط تجاری چین با تأمینکنندگان منطقهای، از جمله ایران، تأثیر منفی بگذارد.
در سطح کلانتر، رشد شدید هزینههای انرژی میتواند محرک موج دوم تورم جهانی شود. موجی که پیامدهای اقتصادی آن، فراتر از بخش انرژی خواهد بود و روی زنجیره تأمین، تولید و مصرف جهانی تأثیر عمیق خواهد گذاشت.
مسیرهای جایگزین انتقال نفت و گاز
تنگه مالاکا
تنگه مالاکا بهعنوان دومین گلوگاه حیاتی دریایی آسیا، از اهمیت استراتژیک بسیار بالایی برخوردار است. این تنگه در باریکترین قسمت خود تنها ۱.۷ مایل دریایی عرض دارد و با وجود این محدودیت، در سال 2023 روزانه حدود ۱۶ میلیون بشکه نفت از آن عبور کرده است.
اهمیت این مسیر برای کشورهایی مانند چین که بزرگترین واردکننده نفت در جهان به شمار میرود، انکارناپذیر است. به همین دلیل، چین در سالهای اخیر طرحهای متعددی را برای کاهش وابستگی به این تنگه ارائه داده و به دنبال مسیرهای جایگزین برای انتقال انرژی است.
کانال سوئز
در کنار آن، کانال سوئز نیز بهعنوان سومین گلوگاه دریایی مهم جهان شناخته میشود. برخلاف تنگههای هرمز و مالاکا که در مرز چند کشور قرار دارند، کانال سوئز بهطور کامل در قلمرو کشور مصر قرار دارد. اما این مسیر نیز محدودیتهایی دارد؛ بهویژه برای نفتکشهای غولپیکر (VLCC) که در صورت بارگیری کامل قادر به عبور از این کانال نیستند.
در چنین شرایطی، این کشتیها باید بخشی از محموله خود را در خط لوله سومد (SUMED) تخلیه کنند—لولهای استراتژیک که دریای سرخ را به دریای مدیترانه متصل میکند.
در غیاب این خط لوله یا در صورت بروز اختلال در آن، نفتکشها ناچار میشوند مسیر بسیار طولانیتری را از جنوب قاره آفریقا طی کنند. این مسیر جایگزین، نزدیک به ۲۷۰۰ مایل دریایی به سفر یک نفتکش از خاورمیانه به ایالات متحده اضافه میکند؛ مسئلهای که هم هزینه و هم زمان حملونقل را بهطور چشمگیری افزایش میدهد و بر بازار جهانی انرژی تأثیر میگذارد.
جمع بندی
اتحادیه اروپا و کشورهای صادرکننده بزرگ نفت مانند عربستان سعودی و امارات، بارها درباره پیامدهای احتمالی بسته شدن تنگه هرمز هشدار دادهاند. تحلیلگران مسائل ژئوپلیتیک بر این باورند که چنین اقدامی میتواند جرقهای برای آغاز یک بحران منطقهای گسترده باشد؛ بحرانی که بهسرعت بر قیمت جهانی نفت تأثیر خواهد گذاشت و احتمال جهشهای بیسابقه قیمتی را افزایش میدهد.
از نگاه استراتژیک، تهدید به بستن تنگه هرمز همچنان یکی از ابزارهای اصلی ایران برای مقابله با فشارهای خارجی محسوب میشود. واکنشهای محتاطانه بازیگران جهانی نظیر ایالات متحده، بریتانیا و اتحادیه اروپا، گویای آن است که این تهدید در محافل تصمیمسازی بینالمللی کاملاً جدی تلقی میشود.
با این حال، پیچیدگیهای اقتصادی و اثرات بینالمللی چنین اقدامی باعث شده که تصمیمگیری در این خصوص در بالاترین سطوح ایران با احتیاط کامل صورت گیرد. در صورت اجرایی شدن این سناریو، جهان تنها با یک بحران انرژی روبهرو نخواهد بود؛ بلکه زمینهساز شکلگیری بحران سیاسی چندوجهی در سطح منطقهای و حتی جهانی خواهد شد.