یک ربات چت جدید به نام ساتوشی با پشتیبانی از ChatGPT به زودی به معاملهگران کریپتو در تجارت رمز ارز کمک خواهد کرد.
به گزارش تکناک، شاید هوش مصنوعی به زودی بتواند موجی در تجارت رمزارز ایجاد کند اما شرکت کارگزاری فالکون ایکس مستقر در سانفرانسیسکو قصد دارد به جای ادغام این دو فناوری، یک ربات چت را در جایگاه همیار سرمایهگذاران قرار دهد.
کاربران شرکت FalconX میتوانند با استفاده از ربات ساتوشی و پشتیبانی از ChatGPT، سوالاتی مانند “سه تفاوت بزرگ بین دو پلتفرم بلاکچین چیست؟” یا “میزان اختلاف نسبت شارپ برای استراتژی بیتکوین به صورت پایه و استراتژی نگه داشت بیتکوین در طول دو هفته چیست؟” را مطرح کنند.
راغو یارلاگاندا،مدیرعامل FalconX توضیح میدهد که این ربات هوش مصنوعی به نام ساتوشی برگرفته از نام موسس بیت کوین، به عنوان همیار تریدرهای رمزارز عمل میکند و میتواند ایدههای سرمایهگذاری را بر اساس فعالیتهای تجاری تاریخی، پورتفولیوها و علایق کاربران خلق کند.
ربات هوش مصنوعی ساتوشی شرکت FalconX هنوز در مراحل ابتدایی خود قرار دارد، اما نمونه اولیه فعلی آن به کاربران اجازه می دهد تا خلاصه خبری سفارشی شبیه به پاسخهای معمول ChatGPT به پرسشهای کاربران دریافت کنند. با این حال، پیشرفت احتمالاً به سرعت رخ خواهد داد و FalconX می تواند یک پل برای ورود فناوری هوش مصنوعی مولد OpenAI به بازار رمزارز باشد.موارگسان، رئیس مهندسی شرکت FalconX، 2.5 سال در شرکت گوگل کار کرد تا فناوریهای یادگیری ماشینی را به محصولاتی مانند Gmail و Google Docs بیاورد.
یارلاگادا کار خود را از گوگل در سال 2014 در تیم سیستم عامل کروم ساندار پیچای، مدیرعامل فعلی، آغاز کرد. او می گوید: ساندار گفت که گوگل یک شرکت یادگیری ماشینی خواهد بود. این یک تغییر کامل و رادیکال از حالت معمول بود، زیرا یادگیری ماشین، هیچگاه در مقیاسی که دسترسی آزادانه به تمامی این محصولات عظیم را فراهم کند، اجرایی نشده بود.
این رویکرد یادگیری ماشین از همان شروع FalconX در سال 2018 آغاز شده بود، زیرا تنها راه برای به دست آوردن تصویر واضحی از بازار بود. بنابراین، کاربردهای اولیه آن بر روی کارهای عادی و بیاهمیتی مانند پاکسازی دادههای بازار برای جداسازی حجم جعلی و معاملات پول شویی در صنعت رمزارز متمرکز بودند.
با این حال، الگوریتم های یادگیری ماشینی نمی توانند به معامله گران بگویند که در مرحله بعد، چه کاری انجام دهند. یارلاگادا می گوید که می توان با به اشتراک گذاشتن کتابخانه ای از تصاویر با این برنامه، یک مدل کامپیوتری را برای تشخیص تصاویر گربه ها آموزش داد. مدل کامپیوتری می تواند در تشخیص گربه از سگ و حتی شناسایی انواع مختلف گربه ها بسیار ماهر شوند، اما مهم نیست که چقدر تصویر دیده باشد، باز هم نمی تواند یک تصویر را ترسیم کند. اگر این قیاس را یک مرحله جلوتر ببریم، حتی اگر این مدل برای تشخیص دهها نوع حیوان آموزش دیده باشد،باز هم نمیتواند کاری مانند پیشبینی چگونگی تکامل هزار ساله پلاتیپوس در سناریویی که دمای اقیانوسها 2 درجه افزایش مییابد، انجام دهد.
در بازار سرمایه، این مقایسه معادل درخواستی از یک مدل معاملاتی الگوریتمی سنتی است که برای شرایطی که هنوز رخ ندادهاند، یک استراتژی سفارشی میسازد. اما با استفاده از مدلهای زبان بزرگ (LLM)، مانند مدلهای OpenAI و گوگل، این پایه یادگیری ماشینی را میتوان به راحتی به دست آورد و با استفاده از دادههای فیلتر نشده و غیردقیق، میتوان از هوش مصنوعی مولد استفاده کرد تا به هر سوالی که از آنها پرسیده شود، پاسخ دهند. بدین ترتیب، این پلتفرمها میتوانند امکانات بیشتری برای مشتریان خود فراهم کنند و شرایط بازار سرمایه را بهبود بخشند.
با توجه به اظهارات یارلاگادا، او اعلام کرده است که شرکت او بیش از 9 ماه، قبل از اعلام خبر ChatGPT، به کار روی ربات هوش مصنوعی ساتوشی مشغول بوده است. با این حال، در ابتدای کار حرکتی چشمگیر نداشتند چرا که در مراحل اولیه عمدتا به یادگیری ماشینی تکیه داشتند. با این حال، با انتشار ChatGPT، شرکت OpenAI نقش مهمی در پیشرفت این پروژه داشته است زیرا ابزارهای لازم برای حل این مشکل در مقیاس بزرگ را در اختیار شرکت یارلاگادا قرار داد.
شرکتFalconX امروزه برای ساخت و آزمایش ربات ساتوشی از استک ها و زیرساختهای API شرکت OpenAI استفاده میکند و به طور مکرر با تیمهای مدیریت حساب و مهندسی شرکت در تعامل است. همه این اقدامات بخشی از تلاشهای شرکت برای تبدیل مدل بزرگ زبانی ChatGPT به یک لایه پایه برای کاربردهای گستردهای است. FalconX می گوید که سایر مدل های بزرگ زبانی را فراتر از موارد ارائه شده توسط OpenAI مانند Google’s Bard یکپارچه خواهد کرد. OpenAI از اظهار نظر در مورد همکاری خود با FalconX خودداری کرد.
بدون شک، این یک فرصت است، اما سوال اصلی این است که آیا این فرصت کارساز خواهد بود یا خیر؟ یارلاگادا میگوید که ۹۰ درصد از کل معاملات قانونی در حوزه کریپتو توسط ۱۰ درصد از معامله گران صورت میگیرد و بیشتر آنها، از مدلهای الگوریتمی استفاده میکنند.
این افراد به طور عمومی، معامله گران شرکتهای بزرگی هستند که منابع لازم برای استخدام تیمهای قادر به ساخت ابزارهای لازم را دارند. این شرکتها میتوانند مجموعهای از رویکردها از جمله استراتژیهای خنثی از بازار مانند بازارسازی و آربیتراژ (بهرهبرداری از تفاوت قیمت داراییها در پلتفرمهای معاملاتی) تا رویکردهای کمی بلند/کوتاه را اجرا کنند. بر اساس گزارش 2022 PriceWaterhouseCooper در مورد صنعت صندوقهای سرمایهگذاری رمزارز، این دو رویکرد تقریباً ۵۵ درصد از صنعت را تشکیل میدهند. ۴۵ درصد باقی مانده، صندوقهای سرمایهگذاری هستند که از رویکردی اختیاری برای حداقل بخشی از معاملات خود استفاده میکنند. درصد این نوع معاملات زمانی که دستهبندیهای دیگری مانند صندوقهای سرمایهگذاری ریسکپذیر، دفاتر خانوادگی، کارگزاران و معاملهگران خردهفروش را در نظر بگیریم، افزایش مییابد. ربات ساتوشی به منظور کمک به این گروهها برای رقابت در یک زمین بازی هم سطح با عملیات کمی بزرگ طراحی شده است.
ربات ساتوشی این کار را به سه روش انجام میدهد. در روش اول، ساتوشی میتواند تمام اخبار و اطلاعات مربوطه را در رسانههای سنتی و رسانههای اجتماعی بررسی کرده و اطلاعیههایی را ارائه دهد که بر اساس علایق یا داراییهای مشتریان طراحی شدهاند و به سوالاتی مانند “نمودار سرمایهگذاری من در 24 ساعت گذشته چگونه بود؟” یا “سه اینفلوئنسر محبوب رسانههای اجتماعی که در مورد یک دارایی خاص پست میکنند، چه کسانی هستند و آنها چه میگویند؟” پاسخ دهد.
سپس، کاربر میتواند استراتژیهای معاملاتی را با پرسش سوالاتی از سرویس آزمایش کند، مانند: “هزینه ایجاد یک موقعیت کوتاه به ارزش 1000 دلاری بر روی بیتکوین چقدر خواهد بود؟” یا “بهترین استراتژی برای خرید 5 میلیون دلار اتر بدون پرداخت بیش از 25bps چیست؟” در نهایت، ساتوشی به تدریج دکمههای خرید/فروش را به صورت مستقیم در پلتفرم خود قرار می دهد، بنابراین کاربر میتواند به سرعت از آن استراتژیها بهرهبرداری کند.
بسیاری از افراد در حوزه رمزارز، به دنبال رسیدن به اهدافی در آینده هستند. اما هنوز ساتوشی در حال آزمایش است و نمیتواند ابزارهایی مانند دفتر سفارشهای مبادله و نمودارهای معاملاتی را برای کاربران حرفهای تولید کند.
یکی از نقاط کور و خطرناکی که در حوزه رمزارز وجود دارد، عدم توانایی در ارزیابی سطوح اهرم مالی یا توانایی مالی طرفهای معاملهگر است. سقوط بزرگان حوزه رمزنگاری مانند BlockFi، Three Arrows Capital، Genesis Global Trading و FTX، درسی بود که بسیاری از آنها به یکدیگر بدهکار بودند و در دورهای که انتظار میرفت سوپرسیکل رمزارز باشد، اهرم مالی را برای بیشینهسازی سود استفاده کردند.
همچنین، برای هوش مصنوعی خلاق، مسائل مرتبط با حفظ حریم خصوصی هنوز حل نشدهاند. علاوه بر آن، این فناوری میتواند به توهمزدگی یا معادل مجازی آن منجر شود. اگر پلتفرمهای هوش مصنوعی به طور قاطع و متقاعدکننده پاسخهای غلط ارائه دهند و استراتژیهای نادرست معامله را ترویج دهند، این پدیده میتواند بسیار خطرناک باشد. در چنین مواردی، کاربران ممکن است به اشتباه به اطلاعات نادرست اعتماد کرده و در معاملات خود ضرر ببینند.
برای مقابله با این مشکلات، توسعهدهندگان باید به طور مداوم الگوریتمها را بهبود بخشیده و از رویکردهای امنیتی مناسب برای حفظ حریم خصوصی کاربران استفاده کنند. همچنین، مهم است که کاربران به خطرات موجود آگاه باشند و در هنگام استفاده از هوش مصنوعی در معاملات خود با دقت بیشتری عمل کنند. در نهایت، ترکیب اطلاعات و دانش انسانی با قدرت پردازش هوش مصنوعی میتواند به بهبود عملکرد وارتقاء امنیت در معاملات رمزارز کمک کند.
ربات ChatGPT به دلیل برخی از توهمات بسیار مخرب بدنام است ، به عنوان مثال، زمانی که به اشتباه ادعا کرد یک استاد حقوق دانشگاه جرج واشنگتن به اتهام آزار جنسی متهم شده است و حتی یک داستان از روزنامه واشنگتن پست را در این رابطه جعل کرده است. پیامدهای این اتفاق میتواند برای کاربران در صورت معامله مبالغ بزرگ بر اساس توهمهای ارائه شده توسط ساتوشی، حیاتیتر باشد.
یارلاگادا اعلام کرده است که با توجه به تخصص و کاربرد خاصی که در این زمینه پیدا کردهایم، هدف ما در طول یک سال آینده کاهش ده برابری انحراف این فناوری است. با این حال، به دلیل تازگی محصول، هنوز حتی نرخ خطایی هم وجود ندارد.